شعری از عباس احمدی در مورد توقیف سوره(وبلاگ پابرهنه)

...خوب پس از تبریک سال نو و آرزوی توفیق هر چند با تاخیر فراوان می خواهم همانند دیگر دلسوزان جبهه فرهنگی به عملکرد مسوولین حوزه هنری در تعطیلی ماهنامه سوره اعتراض کنم. نشریه ای که در نوع خود مخاطبان جدی و با دغدغه ای داشت و چه بسا اگر محافظه کاری را به حق گویی ترجیح می داد اکنون تعطیل نبود. جاذبه و تقدس کار در سوره آنقدر برای امثال من جذاب بود که گاه چاپ شعری یا نگاشتن مقاله ای در آن را به کارهای علمی و چاپ مقالات نان و آب دار در نشریات علمی پژوهشی داخل و خارج ترجیح می دادم و البته این سردبیر متعهد سوره وحید جلیلی بود که دستم می گرفت و پا به پا در این عرصه می برد. اما غزلی اعتراضی در حال و هوای این مسائل مرتکب شده ام که تقدیم می کنم:

پنهان نبوده سابقه های خرابتان

از ابتدا درست نبود انتصابتان

پیداست از سبیل شما که نبوده است

یک روز هم بدون غذا اعتصابتان

با انقلاب زخمی این پابرهنه ها

فرسنگ هاست فاصله انقلابتان

خواهیم دید سدّ تساهل چو بشکند

ریزد به دره های خیانت پسابتان

چر خیده است قبله نمای نیازتان

از خانه خدا به سوی تختخوابتان

از اسب و اصل هردو می افتند عاقبت

این چاکرانِ قاطر پا در رکابتان

دیگر به حرف و پند شما را چه حاجت است

وقتی که معجزات نکرده مجابتان

گر چه جنازه اید ولی این حساب نیست

باری هنوز مانده حساب و کتابتان

 

دیدگاه علیرضا قزوه در مورد تعطیلی سوره

 سوره ، سوره ی شهید آوینی ست و هیچ کس نمی تواند آن را تعطیل کند. سوره تعطیل نمیشود. وحید جلیلی برایمان همانقدر عزیز و دوست داشتنی ست که آوینی شهید. مشکلات کوچک حل میشود. آقای بنیانیان هم آدم بی منطقی نیست و اگر نیاز به وساطت و صحبت های امثال من دارد در خدمتیم اما آن قدر عقل مان می رسد که درود بر فلان و مرگ بر فلان نگوییم. سوره تعطیل نمی شود. سوره در حوزه میماند و امثال وحید جلیلی ها هم در حوزه خواهند ماند.

در همین رابطه :

نامه جمعی از طلاب حوزه علمیه قم به رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالی) : بسیج مدرسه معصومیه قم

سوره را بستند هی هی... : طنزهای امید مهدی نژاد

به نام خداوند پریروز و پسفردای تاریخ : تجربه ی تفکر

وقتی سوره توقیف می شود ! : رد درد

برکات تعطیلی سوره  : ترنم فکر

دیکتاتوری فرهنگی :  جنبش عدالتخواه دانشگاه بوعلی همدان

ما بی‌سوره نمی‌مانیم، حتی اگر سوره‌ای در کار نباشد : ساقور

اگر مطلب و یا یادداشتی در مورد توقیف ماهنامه سوره خوانده اید که در این وبلاگ منعکس نشده ما را مطلع کنید.

سردبير دوره چهارم ماهنامه«سوره»: تلاقي آرمانگرايي و محافظه کاري عامل توقيف سوره بود

سردبير نشريه توقيف شده سوره با بيان اين که پيشنهاد تشکيل شوراي راهبردي را هيئت تحريريه در پنجم دي به مدير مسئول داده است، خاطرنشان کرد: با وجود اين، متاسفانه مدير مسئول سوره، مخالفت هيئت تحريريه با تشکيل اين شورا را علت توقيف نشريه عنوان کرد. وحيد جليلي،در گفت و گو با خبرنگار‌ «شبکه خبر دانشجو»، با اشاره به اين موضوع گفت: آقاي حسن بنيانيان، مدير مسئول نشريه، ابتدا اعلام کرد که سوره را توقيف مي کنم و مشکلي با تحريريه ندارم، اين در حالي بود که يکي از مديران ايشان طي مصاحبه اي اعلام کرد که قصد اصلاح هيئت تحريريه را داشته و قصد متوقف کردن سوره را نداريم. سردبير نشريه «سوره»، با بيان اين که آقايان انتظار اين موج مخالفت ها را با توقيف نشريه نداشتند، تصريح کرد: پس از اين که خبر توقيف نشريه را منتشر کرديم و موجي از انتقادات از اين توقيف مطرح شد، پيش بيني آقاياني که در توقيف اين نشريه دخالت داشتند اشتباه از آب درآمد، زيرا نشريه سوره در ميان مديران، حامي خاصي نداشت و حتي عده اي از تعطيلي سوره خوشحال مي شدند و از طرفي «سوره» در بين تريبون هاي رسانه اي نيز جاي خاصي براي حمايت نداشت. وي با بيان اين که توقيف «سوره» يک جريان است، اظهار داشت: توقيف سوره يک مورد خاص نيست بلکه تلاقي دو جريان آرمانگرايي و محافظه کاري است، و ما از اين جهت که نتوانستيم در اين فضا ادامه کار بدهيم از توقيف نشريه خوشحال هستيم. جليلي با تاکيد بر اين که در تلاقي آرمانگرايي و محافظه کاري،سعي هر طرف بر استفاده از ابزارهاي خود براي نيل به اهدافش بود، خاطرنشان کرد: اما جريان محافظه کار براي رسيدن به اهدافش به زور متوسل شد و اين در حالي بود که آرمانگرايان بيشتر با تبيين و اعتراض و انتقاد به عرصه آمدند و قدرت آرمانگرايان فقط مخاطبان «سوره» بود. وي با بيان اين که پيش بيني نمي کردند که چنين موجي از سوي جبهه فرهنگي انقلاب راه بيافتد، تصريح کرد: در نوع حکمي که براي توقيف داده بودند مشخص بود که چنين پيش بيني نمي‌شد و پس از اين واکنش ها تلاش کردند آبروي از دست رفته خود را بازيابند. جليلي در خصوص افرادي که براي شوراي راهبردي نشريه «سوره» انتخاب شده اند، گفت: زماني که پيشنهاد شوراي راهبردي را دادم، از چندين نفر براي اين کار اسم بردم و اين حاصل تعامل با نخبگان بود. و متعاقب اين پيشنهاد جلساتي شکل گرفت و در مورد افرادي مانند دکتر ابراهيم فياض، کمري، محمد حسين نيرومند، علي محمد مودب و ... که پيشنهاد شده بودند صحبت به ميان آمد که پس از مخالفت ها، مورد موافقت آقاي بنيانيان قرار گرفت. وي در مورد افرادي که هم اکنون براي شوراي راهبردي «سوره» انتخاب شده اند، خاطرنشان کرد: همگي افراد خوبي هستند و ما پيش از اين نيز با آن ها تعامل داشتيم، اما تشکيل دبيرخانه و شورا و ... در اين شوراي راهبردي در مجله اي که حقوق تمام پرسنلش در مجموع به ۵۰۰ هزار تومان در ماه نمي رسد، نشان از دستپاچگي است که مي خواهند اشتباه بزرگ خود را بپوشانند. جليلي خاطرنشان کرد: برخي از افرادي که در اين شورا هستند، در تماس با ما گفتند که از موضوع اطلاع نداشته اند و از آن ها استفاده ابزاري شده است. سردبير نشريه «سوره» با اشاره به بيانيه‌هايي که در حمايت از «سوره» صادر شده است، تصريح کرد: بيانيه هايي که صادر شده نشان از تنوع جالب در طرفداران سوره دارد و خودمان نيز توقع اين حمايت را نداشتيم و ديديم که در «سوره» به جاهايي که فکر نمي کرديم دست پيدا کرده ايم. وي در پايان با بيان اينکه آقاي بنيانيان، ياس آور بودن «سوره» را بهانه توقيف قرار داده است، تاکيد کرد: اين در حالي است که اکثر مخاطبان بيان مي دارند که «سوره» در آن ها اميد و شور ايجاد کرده است

ادامه اعتراضات به توقف ماهنامه سوره

انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز، مجمع دانشجويان حزب‌الله، اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه‌هاي سراسر كشور، تشكل دانشجويي آرمان، مجمع دانشجويان عدالت‌خواه دانشگاه صنعتي اصفهان و فعالين دانشجويي دانشگاه صنعتي شاهرود، نسبت به توقف نشريه سوره اعتراض كردند. به گزارش خبرگزاري فارس، انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز، در نامه‌اي خطاب به حسن بنيانيان نوشتند: علت اصلي تعطيلي «سوره» چيست؟ نقد علمي «سوره» به مزاج چه كساني خوش نمي‌آمد كه منجر به تعطيلي «سوره» شد؟ شما گفته‌ايد «سوره» به شوراي راهبردي نياز دارد به نظر شما آيا تمامي مجموعه‌هاي كشور از جمله حوزه هنري نيازي به تشكيل شوراي راهبري ندارد؟ خواهشمند است توضيح دهيد چگونه است حوزه هنري كه بنا بود مروج هنر انقلاب اسلامي باشد تحت رياست حضرتعالي از يك سو داراي كارنامه‌اي مبهم در اين باره بوده و از سوي ديگر نشريه «سوره» از معدود روزنه‌ها در اين باره را نيز مسدود مي كند؟» همچنين انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز در نامه‌اي به ابوطالب نماينده مجلس شوراي اسلامي و عضو كميسيون فرهنگي، اظهار كردند: همانطور كه مطلعيد نشريه «سوره» در دوره اخير به عنوان رسانه جريا‌ن‌ساز جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي نقش بسزايي در گسترش فرهنگ و هنر انقلابي داشته است. اما با كمال تأسف فاصله مدل رفتاري مبتني بر آرمان هاي امام در اين مجله با اقدامات كليشه‌اي حوزه هنري در چند سال اخير منجر به صدور فرمان تعطيلي اين نشريه از جانب رياست آن حوزه گرديد. انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز از حضرتعالي به عنوان نماينده اصولگرا و انقلابي و عضو كميسيون فرهنگي مجلس هفتم تقاضا دارد با تحقيق و تفحص دقيق از حوزه هنري روشن بفرماييد. چه سياست هايي بر اين نهاد حاكم است كه منجر به تعطيلي نشريه «سوره» مي گردد. در نامه سرگشاده مجمع دانشجويان حزب الله پيرامون توقيف ماهنامه سوره به بنيانيان و محمدعلي زم نيز آمده است: شنيده‌ايم سخن از بي‌مايگي «سوره» بر زبان رانده‌ايد... البته كه هيچ مايه از فرهنگ در حلقه رندان شما ندارد! البته كه هيچ نسبتي با فعاليت‌هاي اقتصادي حوزه هنري ندارد! البته كه هيچ نسبتي با گريه كنندگان بر آويني ندارد! كم از هنرمندان مجموعه تحت نظارتتان نشنيده‌ايم رفتارهاي امثال حضرت عالي را با مرتضاي آويني (كه حتي دكتر هم نبود)! اين نامه مي‌افزايد: مسئول ماقبل شما را خوب به خاطر داريم شما را نيز در خاطر خواهيم داشت مرتضاي آويني را خوب مي شناسيم؛ سردبير سوره شما را نيز هم اگر وقت با ارزش يك مدير ارشد فرهنگي در نظام مقدس جمهوري اسلامي اجازه مي دهد تا در جمع دانشجويان برترين دانشگاه‌هاي اين مرز و بوم حاضر شود بسيار شايقيم تا رو در رو با شما به نقد علمي بنشينيم! همچنين اتحاديه انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه‌هاي سراسر كشور به عماد افروغ، رييس كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي نامه نوشت. در اين نامه آمده است: اخيرا خبر تأسف بار تعطيلي نشريه سوره به عنوان رسانه جبهه فرهنگي انقلاب اسلامي به دستور رايست حوزه هنري سازمان تبليغات منتشر شد. ما جمعي از دانشجويان از حضرت عالي به عنوان نماينده فعال و منتقد مردم در مجلس شوراي اسلامي مي خواهيم ضمن شفاف سازي مناسبات حاكم بر حوزه هنري زمينه تخصصي تر شدن و تناسب تصميمات صادره از ناحيه مديريت فرهنگي كشور با اقتضائات حوزه فرهنگ را فراهم آوريد. اميد آنكه دادخواهي ما براي مطالبه حقوق فرهنگي مان به آن مرجع محترم مؤثر افتد. تشكل دانشجويي آرمان نيز درباره توقيف نشريه سوره بيانيه صادر كرد. در اين بيانيه آمده است: سوره حراف خانه‌اي نيست مخصوص فرار از مسئوليت و گريز از عمل تا هر از چندگاهي با چاپ مصاحبه يا مقاله اي از مسند نشينان ابدي فرهنگ و اصحاب تشخيص مصلحت اشتهاي اشتهار و ولع سخن ايشان و عذاب وجدان خويش را فرو نشاند و به عدد شكم‌هاي گرسنه تيراژ كند تا بر بيلان بيكران مبارزه با تهاجم فرهنگي اضافه شود. سوره كتابي است راهگشاي عمل و مخاطبان سوره كه متفاوت از خوانندگان ساير نشريات نه معتادان حل جدولند و نه شيفته كنجكاوي از زندگي خوصي بي هنران ورزش و سينما كه از سر بيكاري در معطلبي آرايشگاه و... تورقي كنند و بگذردند و نه از غرق شدگان لذات روشن فكري و بازي‌هاي نظري و تفنن فلسفي و ور رفتن به موضوعات انتزاعي و تفاخر به كلمات پيچيده و سخت با مفاهيمي بچگانه و سبك. بلكه هر يك از خوانندگان سوره خود توزيع كننده سوره و فرهنگ و فكر سوره‌اند. گيريم كه با روش‌هاي سرهنگي به جان فرهنگ افتاديد و بفرموده سوره را ببندند با اين همه تربيت‌شدگان سوره كه هركدام سوره‌ايي هستند براي خانواده و محله و مسجد و دانشگاه خود چه خواهند كرد؟ در بيانيه مجمع دانشجويان عدالتخواه دانشگاه صنعتي اصفهان نيز آمده است: سوره به ما آموخت كه اسلام معنويت منهاي عدالت وعاظ را نپذيريم. سوره با ما از هنر متعهد كه تجسم تلخكامي مغضوبين پول قدرت و ثروت است سخن گفت و از اينكه تنها هنري مورد قبول قرآن است كه كوبنده سرمايه داري و كمونيزم خون آشام باشد. تا هر نجاستي را به هنر نپنداريم. و آنها كه امروزه سوره را كه شرح منشور هنر انقلاب خميني بود تاب نياوردند، چگونه با نسل سوره در خواهند افتاد، آن زمان كه منشور روحانيت و پيام قطعنامه را شروع نمايند. اينها بايد گفته شد تا بفهمند كه سوره علمي نيست كه بر خاك افتد. سوره به ما ياد داد كه اگر هيچ كاري از دستمان برنمي آيد لااقل خاري باشيم در چشم آنان كه سال‌هاست چون استخواني در گلوي انقلاب گير كرده اند. سوره شهيد شد و شهادت داد كه ريا نمي كرد دروغ نمي گفت. شهادت پايان سرخ صداقت صريح است. سوره نمرد، سوره شهيد شد و از خون سياه مركيش هزاران آيه مي رويد. گيريم كه سوره را با اين همه آيه چه مي كنيد؟ همچنين در نامه فعالين دانشجويي دانشگاه صنعتي شاهرود به رييس سازمان تبليغات اسلامي، خاموشي، آمده است: عده‌اي كه عدالت را در مسلخ مصلحت‌هاي كاذب ذبح مي‌كنند عده‌اي كه امام و انديشه‌هايش را در ويترين ذهنشان قرار داده‌اند و هر از چندگاه براي جلب مشتري‌هاي ظاهرپسند، گردو غبار از ويترين مي‌روبند. در اين ميان ما دانشجويان بر اساس آنچه آرمانگرايي مي ناميمش از شما درخواست مي كنيم تا سوره را نه براي سوره و تيمش كه براي هنر انقلابي كه عدالت در سر آغاز فهرست بلندش جاي گرفته است از وضع اسف باري كه حقيقتا براي عرصه هنر انقلابي شبيه يك بحران است خارج نموده و توان خود را صرف رفع تعطيلي اين نشريه نماييد و براي پررنگتر شدن اين روند و خط پيش گرفته شده در نشريه سوره كه عدالت‌خواهي و هنر اسلامي است تلاش هاي لازم را مبذل فرماييد. اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه‌هاي سراسر كشور و انجمن اسلامي دانشجويان مستقل دانشگاه علوم پزشكي اهواز بيانه‌اي صادر كرد. در اين بيانيه آمده است: چندي پيش با خبر شديم ماهنامه سوره كه در دوره اخير خود با طراحي و پيگيري مانيفستي مشخص توانسته بود ضمن پرداخت انديشه هاي ناب و آرمان خواهانه امام به جستجوي نسبت ميان فرهنگ توليدي دستگاه هاي فرهنگي و عدالت بپردازد به دستور حضرتعالي توقيف شده است. از آنجا كه تناقضات در بيان دلايل اين اقدام در ميان مسئولان حوزه هنري حتي تا مرز نفي توقيف انتشار اين ماهنامه پيش رفته است مناسب ديديم طي نامه اي از حضرتعالي توضيح بخواهيم كه به چه دلايلي و مطابق چه سياست هاي به تعطيلي اين ماهنامه اقدام شده است. همچنين چند تن از دانشجويان دانشگاه‌هاي تهران، علم و صنعت، امام صادق(ع)، صنعتي شريف، بوعلي همدان و آزاد تهران مركز با حضور در مقابل سازمان تبليغات اسلامي به اين موضوع اعتراض كردند.

اسرمقاله توقيف شده سوره: نقلاب فرهنگي منهاي فرهنگ انقلابي! تأملي در تنگه احد مديريت فرهنگي جمهوري اس

از كمترين چيزهايي كه در مورد فرهنگ انقلاب اسلامي مي­توان ادعا كرد اين است كه يك "فرهنگ انقلابي" است. شاخص­هاي فرهنگ انقلابي چيست؟ و مديريت بخش¬هاي مختلف فرهنگي كشور چقدر تجليگاه اين شاخص ها هستند؟ و اگر نيستند، چرا و چگونه مديريت فرهنگ انقلاب را به دست گرفته­اند؟  آيا اراده و منافع عناصر يا جريانهايي اقتضا مي­كند كه فرهنگ انقلاب از فرهنگ انقلابي فاصله بگيرد و اين تركيبِ وصفي به يك تركيب "اضافي"! تبديل شود؟  همه دوستاني كه در يكي دو دهه گذشته از توفيق اجباري همصحبتي با مديران يقه سفيد عرصه فرهنگ در جمهوري اسلامي برخوردار بوده اند با كلماتي نظير كار علمي، كار كارشناسي، برنامه ريزي استراتژيك، چشم انداز، پرهيز از شعارزدگي و ... آشنايند و البته نتايج درخشان اين ادبيات و گفتمان رايج در بسياري مديريت­هاي ريز و درشت فرهنگي را نيز بالعيان به نظاره نشسته­اند. روزي در محضر يكي از همين مديران معظم كه فصل مشبعي در لزوم طرد افراطي ها، كار كارشناسي و علمي و ترويج مباحث تئوريك داد سخن داده بود عرضه داشتم براي آنكه بدانيد ما نيز اهل تاملات دقيق فلسفي و نازك­انديشي­هاي ظريف نظري هستيم پرسشي پيش مي­نهم تا به عنوان يك چالش تئوريك بنياني مورد توجه قرار گيرد: " آيا مديران پرشياسوار جردن­نشين مايل يا قادر به تحقق اهداف انقلاب مستضعفان و آرمان هاي اسلام پابرهنگان هستند؟"  آيا چنين پرسشي يك شعار افراطي است يا يك سوال تئوريك؟  تناقض در اينجاست كه اين دوستان با همين شعارهاي افراطي و غيرعلمي و غيركارشناسي و صدها هزار خوني كه به پايش ريخته شده است روي كار آمده­ و مناصب خدمت را به چنگ و دندان گرفته اند و حالا يادشان افتاده كه چقدر عباراتي مثل "اسلام پابرهنگان" و "گرسنگان مغضوب قدرت و پول" افراطي، شعاري، غيرعلمي، غيركارشناسي، سطحي و ... است. اين مديران سوار بر اتومبيل هاي آخرين مدل در خيابان هاي جمهوري اسلامي و در حاليكه گرسنگان پاپتي انگشت به دهان، برهنگي­شان را از بديهي­ترين ارزش هاي مديريتي انقلاب اسلامي و اسلام انقلابي نظاره مي­كنند از اين جلسه به آن جلسه مي­روند و از لزوم كار عمقي، مقابله با افراطي گري، برنامه ريزي استراتژيك و ... داد سخن مي­دهند. بايد سالها و سالها با اين جماعت دمخور بوده باشيد تا پس از بارها و بارها دور خوردن، شگردهايشان را در مهار فرهنگ انقلابيِ انقلاب اسلامي و تبديل انرژي متراكم در پيام آرماني انقلاب به سوخت اسب­هاي بي­بخار عالم سياست و قدرت دريابيد.  وقتي كه پاي صحبت اين حضرات مي نشيني با آنچنان ظرافت زمختي محتواي انقلاب را از پوستش جدا مي­كنند و آن چنان تفسير روزآمد، مدرن، خوش­قيافه و دلچسبي از انقلابي بودن ارائه مي­كنند كه دست آخر انقلابي بودن بر هر چيزي دلالت مي­كند جز انقلابي بودن!  از نگاه اينان نه جنگ فقر و غنايي وجود دارد نه امام خمينيِ منادي اسلام پابرهنگان است، نه انقلاب اسلاميِ حاصلِ فداكاري مستضعفان و نه نظام جمهوري اسلامي عهده­دار رفع اختلاف طبقاتي و مبارزه با سرمايه­داري و تكاثر. و تا دلتان بخواهد براي آنكه ادبيات خشن، غيرعلمي، شعاري و افراطي امام خميني كه به بهترين وجه در پيام ايشان به هنرمندان(31/6/67) جلوه كرده است تلطيف و تعديل شود " كلمه ها و تركيب هاي" تازه ابداع كرده اند: انقلاب اسلامي پاسخي است به مدرنيته و جمهوري اسلامي، نظامي است برآمده از آزادي خواهي يا معنويت جويي و امام خميني(ره) يكي از نخبگان و فرهيختگان تفكر شيعي است كه مهم­ترين شاخصه­اش مبارزه با استبداد يا غربزدگي بوده است. او هم كسي است در رديف بزرگواراني همچون مرحوم علامه طباطبايي يا ميرزاي نائيني يا نراقي يا ... .  در نگاه اينان حرف­هاي پنجاه و هفتي نشانه ارتجاع، كهنگي، به روز نبودن، شعارزدگي، افراطي­گري، بي­تجربگي و ... است و در همان حال حرف­هاي پنجاه و ششي نشانه پختگي، اعتدال، معقوليت، كارشناسي و ... . مهم ترين خاطره اي كه از انقلاب اسلامي دارند جابه جايي قدرت است و سوار شدن بر اسب مراد.  از كمترين چيزهايي كه در مورد فرهنگ انقلاب اسلامي مي­توان گفت اين است كه يك فرهنگ انقلابي است. شاخص­هاي فرهنگ انقلابي چيست؟ و مديريت­هاي بخش­هاي مختلف فرهنگي كشور چقدر تجليگاه اين شاخص­ها هستند؟  در نگاه اينان، انقلاب را بايد با قيافه حق به جانب و با انواع شگردهاي مديريتي و فلسفي و ... طوري تفسير كرد كه كوچك­ترين روزنه اي براي تفسير انقلابي انقلاب و اسلام باقي نماند. در نگاه بسياري اين حضرات، مديريت فرهنگي يعني "پهلبد به اضافه ته ريش".  استراتژي دقيق اين مديران در مواجهه با نيروهاي فرهنگي انقلاب ( كه همان نيروهاي انقلابي فرهنگ هستند) استراتژي خوف و رجا يا كج دار و مريز است. برطبق اين راهبرد، نيروهاي انقلاب را بايد بين شب و روز نگاه داشت. نه آن قدر قدرت بيابند و اميدوار شوند كه بتوانند مستقلاً و بدون اتكا يا اجازه از باندهاي سياسي و اصحاب قدرت تاثيري معتنابه بر توده­ها بگذارند و نه آن قدر نااميد و خسته شوند كه افسار پاره كنند و بر زمره زور و تزوير بشورند.  قيف مديريت فرهنگي در جمهوري اسلامي كه گردان­ها را به گروهان و گروهان­ها را به دسته و دسته­ها را به نفر تبديل مي­كند( ديالوگ دردمندانه حاج كاظم را يادتان هست؟) در طي ساليان به فرمول هاي پيچيده و گاه ساده­اي دست يافته است كه با آن آهن را هم خرد مي­كند؛ همان آهني كه " فيه باس شديد و منافع للناس" است و ادامه " ليقوم الناس بالقسط" . اين مديريت در جست و جوي نوعي انقلاب فرهنگي منهاي فرهنگ انقلابي است و اين تناقضي است كه بسياري از دستگاه­هاي فرهنگي جمهوري اسلامي را به خود دچار كرده و هر روز فرصت­ها و منابع بيشتري را ضايع مي­كند.  فرهنگ انقلابي هم­هدف و هم مسير انقلاب فرهنگي است و با انكار و طرد و لعن آن به زبان­هاي مختلف اتفاقي بيش از آنچه تاكنون روي داده رخ نخواهد نمود. فرهنگ انقلابي بر خلاف تصويرهاي دروغين و تفسيرهاي سترون­گري كه از آن ارائه مي­شود تا منافع اهالي قدرت را تضمين و تامين كند بسيار لطيف­تر، مهربانانه­تر، معقول­تر، معتدل­تر، معنوي­تر، آسماني­تر و زميني­تر از همه ورژن­هاي فرهنگ قلابي ماهيگيراني است كه بر ساحل سياست خزف قدرت صيد مي­كنند. فرهنگ انقلابي با تبسم و لبخند و آرامش نه تنها به نظاره فقر و فساد و تبعيض نمي­نشيند بلكه پرده از چهره كريه و خشن و جنايت­بار چنين لبخندهايي كنار مي­زند. فرهنگ انقلابي، آرامش در حضور ظلم و قرار در برابر " كظه ظالم و سغب مظلوم" را نه نشانه فرهيختگي و اعتدال و عقل و علم و كارشناسي و ... كه قرينه­اي بر فساد و فسق مي­داند چرا كه در قاموس فرهنگ انقلابي " اخذالله علي العلماء ان لا يقاروا" و آگاهان و فرهيختگان بيقرارانند و هر چه فرهيخته­تر بيقرارتر. در كداميك از دستگاه­هاي فكري و فرهنگي كشور، استراتژي "بيقراري در برابر كظه ظالم و سغب مظلوم" در دستور كار است؟  مي­گويند فرهنگ انقلابي فرهنگ سفارشي است و از سفارش و دستور و بخشنامه فرهنگ در نمي آيد و نگاه ابزاري به فرهنگ جواب نمي­دهد. آيا پمپاژ محصولات هاليوود و باليوود و كن و سولقان و ... به جامعه ايراني نيز از همين نگاه و رويكرد سرچشمه گرفته است؟ چگونه است كه فرهنگ به هر ايدئولوژي و مرام و مدير و مالك و باند و شركت و گروه و غيره­اي مي تواند سرويس بدهد و چون نوبت به مبناي انقلاب و نظام اسلامي يعني اسلام انقلابي مي­رسد آسمان مي­تپد و دهها نظريه دقيق آكادميك در نقد فرهنگ سفارشي به ميدان مي­آيد؟ از سامسونگ و ال­جي تا كميته امداد، تا كاخ سفيد، تا وزارت نيرو، تا سازمان صنايع دستي، تا فمينيست‌ها، تا انجمن حجتيه، تا ليبرال‌ها، تا روابط عمومي مركز فرش ايران، تا ستاد مبارزه با مواد مخدر، تا نيروي انتظامي، تا يونيسف و فائو، تا ستاد اقامه نماز و .... همه و همه مي‌توانند از كارگردان­هاي درجه يك سينما، تا داستان­نويس­هاي تازه­كار شهرستاني، تا محققان و پژوهشگران مبرز حوزه و دانشگاه، تا گرافيست­هاي آتليه­هاي پايتخت، تا خانم­جلسه­اي­هاي همايش­هاي زنانه، تا روزنامه­نگارهاي مدرن و سنتي و غيره و غيره را به خدمت بگيرند و سفارش بدهند و حاصل كار هم به قول خودشان، آثار ماندگار، درخشان، تحسين­برانگيز، مؤثر، فرهنگ‌ساز و ... از كار دربيايد، اما سخن از پيام امام(ره) به هنرمندان كه به ميان مي­آيد چهره­ها درهم مي­رود و ابروها به منتها‌اليه پيشاني نزديك مي­شود و درددل­هاي مديريت فرهنگي آغاز مي­شود كه " اي آقا! نيستيد ببينيد ما از دست يك مشت آدم سطحي­نگر ِ ظاهربين با اين نگاه­هاي ابزاري­شان به فرهنگ و هنر و ... چه مي­كشيم. نمي¬شناسند آقا! نمي­دانند! فكر مي­كنند كار فرهنگي به همين آساني است. پيچيدگي­هاي مقوله فرهنگ را درك نمي­كنند. لوازمش را نمي­دانند. حالا حضرت امام يك چيزي فرموده­اند. بايد ديد مقدمه¬اش چيست. مؤخره­اش چيست. اصلاً مگر آرمان­هاي امام در همه حوزه­ها محقق شده كه شما انتظار داريد توي اين حوزه هم شده باشد؟ البته قبول دارم. بايد كار كرد. كار جدي. قوي. وسيع. در مورد همين پيام امام ده تا سمينار هم گذاشته بشود كم است. اينقدر اين پيام جاي كار دارد! بايد تعاريف دربيايد. معاني مشخص بشود. به‌روز بشود. نظرات مختلف مطرح بشود. جمع­بندي بشود. در كميسيون­هاي تخصصي راهبردي بشود. كاربردي بشود. آقا مقوله فرهنگ، پيچيده است. ظريف است. لطيف است. ببخشيد يك لحظه. خانم منشي شماره سامسونگ را بگيريد ببينيد چك سوم را كي مي­دهند؟ فيلم‌شان نمي­رسدها! بله عرض مي­كردم. مقوله فرهنگ پيچيده است، ظريف است، نبايد مثل كمونيست­ها دنبال يك فرهنگ سفارشي مصنوعي ابزاري باشيم."  از كمترين چيزهايي كه درمورد فرهنگ انقلاب اسلامي مي­توان گفت اين است كه يك فرهنگ انقلابي است. شاخص­هاي فرهنگ انقلابي چيست؟ و مديريت­هاي بخش­هاي مختلف فرهنگي كشور چقدر تجليگاه اين شاخص­ها هستند؟ و اگر نيستند چرا و چگونه مديريت فرهنگ انقلاب را به دست گرفته­اند؟ منبع:http://www.soureh.mihanblog.com/

دعوت براي انجام مناظره ميان سردبير سابق سوره و رييس حوزه هنري

جناب آقای حجه الاسلام خاموشی ریاست سازمان تبلیغات اسلامی احتراما به استحضار می رساند، نظر به این که در تجمع روز گذشته مورخه 20/12/85 دانشجویان دانشگاههای تهران اعلام نمودید که حاضر برگزاری مناظره علمی بین آقایان جلیلی (سردبیر ماهنامه سوره ) و بنیانیان (مسول فعلی حوزه هنری) با حضور اساتید امر،در یکی از دانشگاههای تهران هستید. بدین وسیله مجمع دانشجویان حزب ا... دانشجویان علم و صنعت ایران آمادگی خود را برای میزبانی این مناظره علمی در این دانشگاه را اعلام می داریم لذا خواهشمند است هماهنگی های لازم جهت حضور آقای بنیانیان در این جلسه انجام پذیرد پیشاپیش از وفای به عهد شما کمال تشکر را داریم . با تشکر السلام علی من التبع الهدی مجمع دانشجویان حزب ا... دانشگاه علم وصنعت ایران رونوشت: --دفتر مقام معظم رهبری(جهت استحضار معظم له) --مسئول حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی(آقای بنیانیان) --سردبیر ماهنامه سوره (آقای جلیلی)

گزارش تصویری از تجمع مقابل سازمان تبلیغات اسلامی

 







 خبرنگاران



فرهنگ را بازيچه دست سياست‌بازان نكنيد!

تجمع جمعي از دانشجويان دراعتراض به نحوه برخورد با نشريه «سوره»: فرهنگ را بازيچه دست سياست‌بازان نكنيد!

جمعي از دانشجويان درباره روش اتخاذ شده در قبال نشريه «سوره» در مقابل دفتر سازمان تبليغات اسلامي تجمع كردند.

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين تجمع كه بعد از اقامه‌ي نماز ظهر و عصر به صورت آرام برگزار شد، در دست تجمع‌كنندگان پلاكاردهايي با عناويني همچون «برخورد با نشريات جبهه فرهنگي انقلاب... چه بايد كرد؟»، «محافظه‌كاري قتل‌گاه انقلاب است»، «فرهنگ را بازيچه دست سياست‌بازان نكنيد»، «امروز جنگ حق و باطل جنگ فقر و غنا جنگ استضعاف و استكبار و جنگ پابرهنه‌ها و مرفهين بي‌درد شروع شده است»، «توقف سوره نماد مظلوميت تفكر انقلابي است»، «هنر در مدرسه عشق نشان‌دهنده نقاط كور و مبهم معضلات اجتماعي، اقتصادي، سياسي و نظامي است»، «هنر در عرفان اسلامي ترسيم روشن عدالت، شرافت و انصاف و تجسم تلخ‌كامي گرسنگان مغضوب قدرت و پول است» و «ديروز نيستان، كمان، ياد ماندگار، امروز سوره و فردا...؟؛» مشاهده مي‌شد.

امير جليلي‌نژاد، دبير جنبش عدالتخواه دانشجويي كه در اين تجمع حضور داشت به خبرنگار ايسنا گفت:« ماهنامه «سوره»، ماهنامه فرهنگي و هنري بوده كه مديرمسوول آن، رييس حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي است كه ايشان تمام هيات تحريريه اين ماهنامه را تغيير داده‌اند و حتي سردبير اين ماهنامه را نيز عوض كردند؛ بنابراين از آنجا كه حدود 30 شماره از اين ماهنامه كه نشريه فرهنگي جبهه انقلاب اسلامي است تاكنون چاپ شده است، پرسش ما اين است كه دليل تغيير هيات تحريريه چيست؟ چراكه مشخص نيست كه شماره آينده اين ماهنامه به چه شكل و نحوي تغيير يابد.»

اين فعال دانشجويي ادامه داد: « سازمان تبليغات اسلامي يك ارگان مجزا از دولت است كه متولي بخشي از فرهنگ و معارف ديني انقلاب است. ما بر اين باوريم كه مديرمسوول ماهنامه «سوره» هيات تحريريه و سردبير آن را به دليل سلايق شخصي تغيير داده، از اين رو خواستار ارايه دلايل شديم كه بنيانيان به ما گفت براي دريافت پاسخ بايد به مقام بالاتر من مراجعه كنيد؛ بنابراين از آنجا كه مقام بالاتر ايشان رييس سازمان تبليغات اسلامي است، امروز جلوي اين دفتر جمع شده‌ايم تا اعتراض خود را نسبت به اين روند اعلام كنيم.»

فروزان، سخنگوي تجمع‌كنندگان نيز به خبرنگار ايسنا گفت: « از آنجا كه نشريه‌ي سوره، روندي را در 30 شماره خود به عنوان پايگاه فرهنگي در رابطه با انقلاب اسلامي طي كرده بود و مخاطبان خود را جذب كرد، هنگامي كه اين نشريه به اوج خود رسيد، بنابر دلايلي آن را تعطيل كردند كه مديرمسوول نشريه«سوره»، ما را براي پاسخگويي به اين روند، به مقام بالاتر يعني رييس سازمان تبليغات اسلامي ارجاع دادند.»

در ادامه‌ اين تجمع، نماينده‌ا‌ي از حراست سازمان تبليغات اسلامي، با حضور در بين دانشجويان، به آنها عنوان كرد كه تجمع‌كنندگان را به سمت نمازخانه هدايت كنيد و چند نفر به نمايندگي از اين تجمع‌كنندگان، صحبت‌هاي خود را با رييس سازمان تبليغات اسلامي مطرح كنيد؛ كه دانشجويان به وي پاسخ دادند: ما مي‌خواهيم با آقاي خاموشي صحبت كنيم اما تا هنگامي كه به نتايج روشني نرسيده باشيم، اين مكان را ترك نمي‌كنيم.

امير جليلي‌نژاد به همراه 4 نفر ديگر به نمايندگي از تجمع‌كنندگان با رييس سازمان تبليغات اسلامي گفت‌وگو كردند.

وي پس از انجام گفت‌وگو با خاموشي به خبرنگاران گفت: « در صحبتي كه بين نمايندگان تجمع‌كنندگان و رييس سازمان تبليغات اسلامي صورت گرفت ايشان قول رسمي دادند كه اين بحث، نقد و بررسي در محيط دانشگاهي با حضور صاحبنظران رسانه و معارف ديني در يك دانشگاه با مديرمسوول و سردبير سابق نشريه سوره صورت گيرد.»

به گزارش ايسنا، تجمع‌كنندگان برخي از اعضاي دانشجويي جنبش عدالتخواه دانشجويي، بسيج دانشجويي دانشگاه تهران، هيات دانشجويي محبان‌الحسين دانشگاه علم و صنعت، جنبش عدالتخواه بسيج دانشجويي دانشگاه بوعلي‌سينا، مجمع حزب‌الله دانشگاه علم و صنعت، بسيج دانشگاه امام صادق، بسيج دانشجويي دانشگاه اميركبير، طلاب مدرسه مروي، كانون فرهنگي كريم‌ آل‌الله و بسيج دانشجويي دانشگاه علم و صنعت و برخي فعالان دانشجويي دانشگاه صنعتي شاهرود و بسيج دانشجويي دانشگاه شريف بودند.

يكي از تجمع‌كنندگان با پخش خرما عنوان مي‌كرد كه امروز مراسم ختم تفكر انقلابي و حزب‌اللهي است.

به گزارش ايسنا، در بيانيه‌ي پاياني تجمع‌كنندگان در اعتراض به تعطيلي ماهنامه «سوره» عنوان شد كه پس از بسته شدن نشريه نيستان كه مديرمسوول آن به اتهام اشاعه فحشا محاكمه شد، كمان و جبهه و شلمچه و صبح و ياد ماندگار، هريك به بهانه‌اي به همين سرنوشت دچار شدند و اينك به سراغ سوره آمده‌اند؛ قلع و قمع نشريات ارزشي تا كي بايد ادامه پيدا كند؟

منتشركنندگان اين بيانيه ادامه دادند: متاسفانه با وجود اعتراضات گسترده‌اي كه از سوي برخي تشكل‌هاي مختلف دانشجويي و جمعي از فعالان فرهنگي و هنرمندان كشور به اين اقدام شده است، تاكنون هيچ پاسخي از سوي مديرمسوول اين نشريه به افكار عمومي داده نشده و ايشان شركت در يك جلسه با حضور دانشجويان و اساتيد در يك محيط دانشگاهي را رد مي‌كند. اينك ما دانشجويان بسيجي و انقلابي از رياست محترم سازمان تبليغات اسلامي مي‌خواهيم كه در جلسه‌اي با حضور نمايندگان دانشجويان شركت نموده و از نزديك از خواسته‌ها و مطالبات ما آگاه شود؛ هرچه سريعتر ابعاد اين اتفاق را بررسي نموده و با مسببان آن برخورد كند؛ تغييرات عمده‌اي در مديريت و سياست‌گذاري‌ها و جهت‌گيري‌هاي حوزه هنري در جهت هرچه نزديك‌تر شدن عملكرد اين حوزه با آرمان‌هاي انقلاب اسلامي و رهنمودهاي حضرت امام خميني (ره)، و مقام معظم رهبري انجام شود.

به گزارش ايسنا، در نامه‌اي كه با عنوان جمعي از طلاب و دانشجويان دانشگاه تهران منتشر شد نيز نويسندگان از شوراي راهبردي نشريه «سوره» خواستند كه با تجديدنظر در تصميم خود درمورد عضويت در اين شورا، مانع سوءاستفاده افرادي گردد كه به راحتي حيثيت و آبروي ديگران را وجه‌المعامله تعاملات خود قرار مي‌دهند و با اين اقدام، حق‌گرايي و حمايت خود را از جريان اصيل هنرمندان انقلاب اسلامي به اثبات رساند.

همچنين برخي فعالان دانشجويي دانشگاه صنعتي شاهرود نيز در نامه‌اي خطاب به حجت‌الاسلام والمسلمين خاموشي عنوان كردند كه ما دانشجويان براساس آنچه آرمان‌گرايي مي‌ناميمش، از شما درخواست مي‌كنيم تا «سوره» را نه براي سوره و تيمش كه براي هنر انقلابي كه عدالت در سرآغاز فهرست بلندش جاي گرفته است، از وضع اسف‌باري كه حقيقتا براي عرصه‌ي هنر انقلابي شبيه يك بحران است، خارج نموده و توان خود را صرف نحو تعطيلي اين نشريه نماييد و براي پررنگ‌تر شدن اين روند و خط پيش‌گرفته شده در نشريه سوره كه عدالت‌خواهي و هنر اسلاميست، تلاشهاي لازم را مبذول فرماييد.

به گزارش ايسنا در اين زمينه نيز تشكل دانشجويي «آرمان» دانشگاه صنعتي اصفهان نيز بيانيه‌اي را پيرامون توقيف نشريه سوره انتشار كرد.

چرا سوره تعطيل شد؟

باسمه تعالي

 

اگر از مسائل حاشيه اي ماجراي تعطيلي «سوره» كمي فاصله بگيريم، مي توانيم تحليل هاي عميق تري از اين ماجرا ارائه كنيم. بر اين اساس مي توان ادعا كرد يكي از علل اصلي تعطيلي اين نشريه مسأله « انسان شناسي » است. توضيح اين مطلب نيازمند برخي مقدمات است. انسان شناسي يك از مهمترين بنيان هاي يك مكتب يا ايدئولوژي است. براي مثال سرمايه داري بخش اعظم قوّت خود را مديون انسان شناسي قدرتمندش است و ليبراليسم نيز داراي انسان شناسي جذاب و فريبنده و عامه پسنديست. سرمايه داري معتقد است انسان موجودي است كه به دنبال نفع شخصي خود است، از اين رو بايد سياست گذاري و ترتيبات و تنظيمات اقتصادي جامعه به نحوي باشد كه برآيند جستجوي منافع شخصي به منفعت عامه منتهي گردد. ليبراليسم در مقابل نگرشي خوش بينانه به انسان دارد؛ ليبرال ها معتقدند چنانچه موانع  «خارجي» شر و بدي و رذالت را از ميان برداريم، انسان ها «طبيعتاً» به سوي خير و نيكي خواهند رفت. بنياد و اساس آزادي خواهي مكتب ليبراليسم نيز همين مبناي انسان شناسي است. با اين مقدمه موجز كه اميدوارم وافي به مقصود بوده باشد، به سراغ ماجراي تعطيلي مجله سوره مي رويم. شايد تعجب كنيد ولي اين ادعا حقيقت دارد كه تعطيلي اين مجله به علت نقد «انسان شناسي سرمايه داري» نبود، بلكه ناشي از انتقاد به «انسان شناسي ليبرالي» بود. «سوره» در مشي و سياست عدالت خواهانه خود، سه محور اساسي را مد نظر داشت:

 

ادامه نوشته

تجمع اعتراض آمیز در اعتراض به برخورد حذفی با اهالی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

تجمع دانشجویی در اعتراض به عملکرد حوزه‌ی هنری و برخورد سیاسی با اهالی جبهه‌ی فرهنگی انقلاب اسلامی

یکشنبه - نماز ظهر - میدان فلسطین

این سوره دوباره نازل خواهد شد...

سوره چگونه بود؟

سوره «راه» نماي خوبي بود؛ راه را هم خوب مي‌رفت...

خط داشت ولي چون دوران بلوغ را گذرانده بود، با خطها بازي نمي‌كرد...

ميقات سه نسل بود كه در جبهه «بصيرت انقلابي» مُحرم مي‌شدند...

سوره جوان بود و جوانگرا، پيرمردها هم با خواندن آيه‌هاي اين سوره جوان مي‌شدند... سيد جوانان اهل انقلاب بود...

چريكي مي‌نوشت، پارتيزاني توزيع مي‌شد و روشنفكر ديني تربيت مي‌كرد!

مي‌خواست به ما بفهماند«اتفاقات عظيمي در راه است»، همه تلاشش را براي ايجاد جنبش «به سوي تمدن اسلامي» به كار گرفته بود، از افتادن «دين در دام درام» ناله داشت،‌ براي فهماندن تفاوت ميان «تلويزيون ديني» با «دين تلويزوني» بسيار كوشيد، «دينداريش غير عادي» بود و از «دين شرمنده» منتفر، عميقا معتقد بود «خلاء تئوريك جدي است»، «نقطه عطف در تاريخ مدرن جهان اسلام» را نشان مي‌داد، سكولاريسم را حتي از نوع پنهانش و حتي«در راديو قرآن» تاب نمي‌آورد. از «اشرافيت معرفتي در مصاف با علم بومي» داستانها گفته بود... ما را از مرزهاي ساختگي بيرون مي‌برد و همجنس بودنمان را با «كليم صديقي‌»ها، «مظفر اقبال»ها و «ظفر بنگاش»ها نشان مي‌داد...

                                                                         

                                                     موسسه گفتگوی دینی

                                                      حمیدرضا قریب رضا

ادامه نوشته

فراخوان

طرح رای به سوره در سایت حوزه هنری توانست سوره را با ۸۸ درصد آراء به رتبه اول برساند

 هیئت تحریریه سوره ۴ ٬ قصد دارند تمامی واکنش ها و بازتابهای سوره و دلایل آن را در ویژه نامه ای به چاپ برسانند. اگر شما هم مطلبی در این مورد دارید و یا آن را خوانده اید میتوانید آن را در نظرات این پست اعلام کنید

تعطیلی سوره و چهارشنبه سوری مدیران فرهنگی : راوی

بنیانیان و مذهب علیه مذهب : بیداری

خود تعطیلی اجباری یادگار آوینی : ترنم فکر

تعطیلی سوره! چرا ؟! : کانون رهپویان وصال شیراز

آتش در نیستان : آهستان

بيانيه ي بسيج دانشجويي دانشگاه پيام نور در اعتراض به تعطيلي ماهنامه ي سوره : شهيد وحيد

برای تعطيلی سوره .... : برای چشمهایش

سوره را قربانی سو مدیریتهایتان نکنید : رسانه

شوری شیرین، میان دلشوره ماست
این تازه شروع آتش کوره ماست

پرپر زدنِ بی رمقِ بسمل نیست
این بسم الله اول سوره ماست

http://psoureh.blogfa.com

سوره را کشتند

 خبر را كه شنيدم، چندان شگفت‌زده نشدم. انتظارش بود. چند ماهي بود كه وحيد جليلي در كش‌وقوس‌هاي بازي‌هاي سياسي آقايان اهل فرهنگ(!) افتاده و داشت دست‌وپا مي‌زد بين كنارآمدن يا ايستادگي بر سر آرمان‌هايش؛ آخرش هم يكي را انتخاب كرد، اما آنچه مرا شگفت‌زده كرده بود، دريغش بود از يك «هل من ناصر»! حتي زنگ زدم كه «برادر، شنيدم سنگ‌اندازي مي‌كنند و ...» و انكار هم مي‌كرد! اما مي‌دانستم كه خبرهايي هست: سوره در قتلگاه بود.

بگذريم از اينكه نوشتن از سوره، شايد آن هم الان، نوشداروي بعد از مرگ است، اما از باب اينكه ما هم در زمرة مشتريان يوسف درآييم...

ـ چرا؟
ـ به خاطر نقدهاي تند و تيزش!
ـ مگر كسي در وفاداري و نيت بچه‌هاي تحريرية سوره شك دارد؟ انتقاد مي‌كنند براي بهتر شدن. تازه، فرياد كه نزدند، مخاطبان سوره قشر فرهنگي جامعه‌اند و فرهنگ هم نيازمند پالايش و ويرايش است.

آنان كه تحمل تيزي نشتر نقد را ندارند، چگونه مي‌خواهند در عرصة فرهنگ، ديدگاه‌هاي گوناگون را بر‌تابند و ادعا دارند در برابر تازش‌هاي بي‌امان فرهنگي ايستاده‌اند!؟
جامعه‌اي كه آرمان‌خواه است و خود را روبه‌رشد مي‌بيند، ناگزير از آن است كه عناصر فرهنگي‌اش را به نقد و چالش اندازد تا هر كس حساب كار خويش برد و پاي از خط راست بيرون ننهد. اگر غير از اين است، مناديان فرهنگي اعلام كنند!
بر كسي پوشيده نيست كه امروز جامعة ما بيش از هر زمان ديگري محتاج نقد شدن است تا سره از ناسره بيرون آيد و حق و باطل شناخته شوند و راه‌ها و كارها راست آيد و اگر اين كار را سوره نكند، كدام مجله و روزنامه‌اي را بايد جايگزين كرد؟

سوره تعطيل‌شدني نيست؛ شايد گروه ديگري انتشارش را ادامه دهند؛ اما نكته در اينجاست كه خط سورة كنوني كه همان نقد منصفانة عملكردهاي فرهنگي در كشور بود، به انتها رسيد و... شايد از اين پس گروهي آسوده‌تر خواهند خوابيد و صد البته، فردا گروهي مصممانه‌تر از ديروز به ميدان خواهند آمد.

رضا مصطفوی-سردبیر ماهنامه امتداد

رابطه بستن سوره با فرار شهرام...مازیار بیژنی

ادامه بازتابهاي توقيف سوره در بين انديشمندان روزنامه نگاران و هنرمندان

سوره تعطیل شدنی نیست / محمد صمدی- نقاش و گرافیست 

حالا ديگرمسئول كتابخانه كوچك مسجد روستايي دورافتاده در لردگان چهارمحال و بختياري را جزيي از جبهه فرهنگي انقلاب مي دانيم، همانطور كه عليرضا كمري و رضا اميرخاني و ابراهيم فياض را و محمد دبوق لبناني

سوره تریبونی بود برای نقد / امیر اسماعیلی

چندوقت دیگر دوره‌ای جدید با تیم و گروهی تازه راه می‌افتد و این بار راه بی خطری پیش گرفته می شود و خیلی پیشرفت باشد، چند پیشنهاد و راهکار برای پیشبرد جریانات فرهنگی، تا نه زانوی آهو بلرزد و نه خدای ناکرده شوری به دل کسی بیفتد که «... بعضي از افراد با روش‌هاي نادرست و پرخاشگرانه با قلب واقعيت و جعل موضوعات بي‌اساس از مقدسات و اعتقادات مردم سوء استفاده كنند.»!

سرباز، به جبهه‌ي خودي شليك مي‌كني! / مهدي صدر - طلبه – سردبير فصل‌نامه‌ي خط

تفاوت مدير حوزه‌ي هنري با سردبير سوره آن است كه جليلي در وظيفه‌ي خويش كه نقد است موفق است و بنيانيان در مديريتش شايد نه؛ جليلي سخن‌گوي نسلي از طلبه‌ها و دانش‌جوياني است كه آرمان‌هاي انقلاب را در كوران تجارت‌پيشه‌گي‌ها و مصلحت‌انديشي‌هاي مديران فرهنگي جامعه در محاق مي‌يابند و حداقل كاري كه از ايشان برمي‌آيد ترديد، نقد و اعتراض است

سايت مرکز اسناد انقلاب اسلامی : امان از خودسانسوري

هفته گرامیداشت حماسه هشت سال دفاع مقدس در سال 1384 ، وحید جلیلی سر دبیر ماهنامه (‌خود سانسور شده) سوره میهمان جمع دانشجویان بسیجی دانشگاه امام صادق (ع) بود. یكی از دانشجویان در میان سخنرانی برادر جلیلی ، ویژه نامه هفته دفاع مقدس كه به صورت ضمیمه، توسط روزنامه (شرق) منتشر شده بود را به وی نشان داد كه: «آقای جلیلی ! هفته دفاع مقدس را چه كسی باید گرامی بدارد؟ روزنامه های اصولگرا و سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری و .. یا روزنامه شرقی كه لیبرال و اپوزیسیون جمهوری اسلامی و دلار بگیر آمریكا می خوانیمش ؟ !» و جلیلی چه خوب جواب بچه‌های را داد كه : «من، بعد از ظهر، ویژه نامه شرق را دیدم و باید خون گریه كنیم. نه، برای انیكه شرق ویژه نامه ای چنین منتشر كرده است، چه باید خوشحال بود! بلكه باید به حال خودمان و مدافعان انقلاب مظلومان بگرییم .... » و گفت كه:« من آرزو دارم ویژه نامه‌های متفاوتی در حوزه هنری منتشر شود ولی چه كنم؟‌ كه به عنوان سر دبیر نشریه حوزه هنری ، حتی 6 ماه یك بار هم، مدیر مسوول را نشریه را نمی بینیم و... »

ادامه مطلب

نظر سنجي در مورد نشريات حوزه هنري


سوره با ۸۶٪ در صدر است نظرسنجی سایت سوره مهر هم‌چنان ادامه دارد. شما هم به سوره رای دهید.

ناتمام ماندن سخنرانی دکتر بنیانیان بخاطر مخالفتهای دانشجویی در رابطه با تعطیلی سوره

 
 

عصر  به دلیل مخالفت‌های دانشجویی در اعتراض به تعطیلی سوره سخنرانی بنیانیان (رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات) تعطیلانده شد. هیچ خبرگزاری حاضر به ارسال این خبر نیست!!!! تنها خبرگزاری فارس این خبر را منتشر کرد که آن هم ساعتی بعد حذف شد.

برای اطمینان به سایت قطره بروید و با سرچ سوره به خبرهای نامرئی برسید!! در این جلسه بنیانیان اذعان کرد که در برابر سئوالاتتان پاسخ نخواهم داد و در هیچ مناظره‌ای هم حاضز نخواهم شد.

گفتم: آقای بنیانیان! مگر رهبری نفرمودند که پاسخگو باشید؟

دیگری گفت که رهبری از ما خواسته‌اند که مطالبه کنیم و یقه‌گیری کنیم (تعبیر رهبری) شما باید پاسخ دهید.

یکی دیگر بلند شد و گفت اصلا الآن ساعت کاری شماست و وظیفه‌ی شماست که در این ساعت به کار اداری‌تان بپردازید و درباره‌ی آن پاسخ بدهید.

دیگرتری هم بلند شد و گفت که برای حرف‌هایتان مصداق بیاورید! همین‌طور بی‌پروا حرف نزنید!

این‌جا بود که بنیانیان هیچ کدام از سئوال‌های فوق را پاسخ نداد و رفت.

همین!

نمی‌توانيد سوره تحريف شده را منتشر کنيد

 جناب آقای دکتر حسن بنیانیان!
رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات و مدیر مسئول ماهنامه سوره

سلام علیکم
علی¬رغم پی¬گیری¬های متعدد تحریریه سوره برای چاپ شماره سی¬ام و اعلام بخش فنی شرکت سوره مهر مبنی¬بر عدم امکان انتشار مجله در صورت نرسیدن  CD سوره شماره 30  تا قبل از 9/12/85 جنابعالی اجازه چاپ مجله را ندادید و در تاریخ 9/12/85 دستور به توقف انتشار مجله فرمودید. اکنون و پس از فشارهای متعدد از سوی جوانه¬های جبهه فرهنگی انقلاب در یک حرکت انفعالی اقدام به چاپ مجله سوره به صورت تحریف شده نموده¬اید.
ما اعضای تحریریه سوره ضمن گلایه شدید از رفتارهای غیر اخلاقی اخیر و تهمت و افتراهایی که در زمینه «سوء استفاده از مقدسات»، «قلب واقعیات» «فقدان گرایش دینی» و.... به تحریریه رواداشته¬اید. اعلام می¬کنیم اخلاقاً و قانوناً اجازه چاپ مقالات و مطالب تحریریه سوره بدون هماهنگی با سردبیر ماهنامه که در سایت سوره مهر در خبر مربوط به چاپ شماره سی آقای وحید جلیلی نام برده شده است؛ نمی¬دهیم. براساس این خبر هم طرح جلد مجله و هم پاسخ¬های اعضای تحریریه به مقاله جنابعالی حذف گردیده است ما حاضر به چاپ مطالبمان در چنین مجله¬ای نیستیم، ضمناً حق¬التحریری هم باب آن نپرداخته¬اید که ادعای مالکیت¬اش را داشته باشید البته خوشحالیم در حالی¬که فکر می¬کردید می¬توانید به آسانی این سنگر جبهه فرهنگی انقلاب را تعطیل کنید (و این کاملاً از نامه توقیف سوره و نیز گفت¬وگوی شنبه شما با خبرگزاری فارس پیدا بود) براثر فشارهای مخاطبان مخلص و فرهیخته تحریریه چهارم ماهنامه سوره  متوجه شدید که این کار کمی از آنچه فکرش را می¬کردید سخت¬تر است. اما مطمئن باشید از حق قانونی خود درباره  انتشار غیر قانونی سی¬امین شماره سوره نخواهیم گذشت.

با تقدیم احترا م
اعضای تحریریه سوره

سوره تحريف شده !!!

سخنی با آنها که «همه» نیستند

جناب آقای حسین شریعتمداری

مدیر مسوول روزنامه کیهان

سلام علیکم

شینده شد که روزنامه کیهان بالاخره بعد از چهار روز حاضر شده است نامی از تحریریه بی­پناه سوره به میان بیاورد و بخشهایی از نامه سردبیر سوره به جناب آقای عطاء الله مهاجرانی را منتشر کرده است.

باید به عرض مستطابعالی، برادر ارزشی و اصولگرا برسانم که "دیر آمدی ای نگار سرمست".

تیرهای سهماگین تهمت و طعنه از سوی دوستان به ظاهر اصولگرای شما که به سوی تحریریه چهارم سوره نشانه گرفته شده را نمی­بینید؟ نکند خبر ندارید که دوستان اصولگرای شما چگونه نویسندگان آرمانگرای سوره را به مسلخ می­برند و از هر ابزاری برای خفه کردن این فرزندان بی­پناه خمینی استفاده می­کنند.

برادر عزیز!

مگر نمی­دانید که بچه­های تحریریه چهارم سوره آدمهای خطرناکی هستند و نمی­­شود از آنها استفاده ابزاری کرد؟ سوره­ای­ها همان­طوری که فریب امثال مهاجرانی را نمی­خورند و دوستی ظاهری­اش را باور نمی­کنند، دوستی سیاسی­کارانه کیهانی­ را که همچون بسیاری رقبای دوم خردادیش در برابر برخورد سیاسی با تحریریه چهارم سوره سکوت کرد و فقط وقتی احساس کرد می­تواند موضوع را مصادره به مطلوب کند به میدان آمد؛ به رسمیت نمی­شناسند و به او برمی­­گردانند.

برادر عزیز فکر نمی کنید این فرصت­طلبی­ها در شان شما نباشد؟

نمی­شنوید صدای نسل جدید جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی را؟

ما بسیجی هستیم. و حاشا که بسیجی وارد این سیاسی­کاری­ها شود.

خاطره تلخ خبر ویژه سه­شنبه­تان را با حذف بخش مربوط به بنیانیان هیچگاه از یاد نخواهم برد.

و همانطور که به آقای بیانیان نوشتم و به خاموشی رساندم و به مهاجرانی نوشتم به شما هم عرض می­کنم: سوره شهید خواهد شد و نفله نخواهد شد.

لازم است بند آخر نامه به آقای مهاجرانی را هم تکرار کنم؟

بعدالتحریر: بعضی دوستان می­گویند این­ها را ننویس وگرنه "می­گویند" : اینها با همه درافتاده­اند. به همه فحش می­دهند. همه را ... .

مشکل اینجاست که کدام همه؟ اولین رسالت جبهه فرهنگی انقلاب آواربرداری از روی همه­ای ­است که زیر این همهمه گم شده­اند.

بیانیه جمعی از هنرمندان جوان هنرهای تجسمی

جناب آقای دکتر بنیانیان!

سلام

اهالی هنر و قلم کمابیش در جریان توقیف سوره هستند. عملی که به حضرتعالی منسوب است. احتمالاً علاقمندان سوره هم تاکنون بی­تفاوت ننشسته و اقداماتی ولو محدود انجام داده­اند. در مطبوعات اعلام کردید که نمی­خواهید مسأله مطبوعاتی شود.  شواهدی که پیرامون این قضایا مطرح است، ذهن را به این سمت می­برد که این­بار استثنائاً جنابعالی در موقعیتی شکننده قرار دارید و چنین به نظر می­رسد که از مواضع خود کوتاه خواهید آمد، تصمیم تعطیلی سوره دور از زیرکی به نظر می­آید  و از شما که با رسوم مدیریت آشنایید بعید است.شما باید بهتر بدانید که در این روزگار حذف رقیب اساساً ممکن نیست. مدیر موفق رقیب و حریف را حذف نمی­کند، بلکه همت خود را به کنترل رقیب و مهار بحران می­گمارد. از چنین مدیری دور از انتظار است که حتی تحمل یک نشریه منتقد را نداشته باشد و اولین اقدام اصلاحی­اش توقیف آن نشریه باشد. اما شما این کار را انجام دادید!! بدون توجه به آن که با این عمل چه خاطره­ای از خود در ذهن اهالی فرهنگ و هنر برجا می­گذارید.

برای خیلی­ها در آینده این جمله اولین تعریفی است که از بنیانیان به ذهن می­رسد: "همون که سوره رو بست". اما باز شما خود بهتر می­دانید که این سوره نیز (درست مثل سوره آوینی، بدون آنکه قصد قیاس این دو را با هم داشته باشیم، که این قیاس قیاسی است مع­الفارق) تنها و تنها مجله­ای و دفتری و دستکی نیست که بسته شود و الفاتحه؛ سوره در ذهن و دل نویسندگان و مخاطبان آن است. گیرم که دستور به توقیف همیشگی سوره دادید، با این نویسندگان و مخاطبان چه خواهید کرد؟

اگر مابه عنوان شاهد بی­طرف به قضیه نگاه کنیم، واهد نشان می­دهد که عملکرد شما این دعوای خانگی را به کوچه و بازار کشانده است. و متأسفانه اولین نصیب جنابعالی از این دعوا این است که همه اعضای خانواده حوزه هنری با شما موافق نیستند. و بدتر اینکه این گروه مخالف اتفاقاً جمعی از برگزیدگان برنامه­ها و جشنواره­ها و مسابقات خود حوزه­هنری هستند. به تعبیر دیگر فکر مخالف از بیرون به این خانواده تزریق نشده است. شما در جریان این دعوا مخالفانی پیدا کرده­اید که در حصار همین چهاردیواریِ تازه­سازو نیمه­کاره بی­محابا اعلام موجودیت کرده­اند، و البته برخی هم که سکوت کرده­اند از این روست که نان و نام­شان در گرو حوزه است.

حال سؤال این است که شما در برابر این صداهای مخالف چه خواهید کرد؟ لااقل سه واکنش از سوی جنابعالی متصور است:

یکی اینکه موضع­گیری کنید، که در این صورت دوستان شما از شما روگردان شده و عده­ای که شما نیز در باطن آنها را قبول ندارید شادمان خواهند شد و به شما امید خواهند بست. و به­تبع دفع نیروهای خودی، برای شما که به طور جد دغدغه جذب دارید، سنگین خواهد بود.

دیگر اینکه صبر پیشه کنید و لبخند بزنیدتا بگذرد، که این روش نیز چاره­ساز نیست و مشکل حل نشده باقی می­ماند.

و دست­آخر اینکه عزم کنید که از تصمیمتان منصرف شوید ودوستان واقعی خود را در کنارتان نگه­دارید.

دوستان واقعی که اکنون مغضوب شما هستند، گروهی که شاید در حال حاضر جایگاهی مهم در تصمیم­گیری­های کلان جامعه نداشته باشند، اما بی­شک هنرمندان، متفکران، و مدیران فردای فرهنگ این مملکت هستند. جنابعالی بی­محابا آنها را متهم به قلب واقعیت و سوءاستفاده از مقدسات  می­کنید، اما مقبولیت­تان در میان مخاطبان مطبوعات (که هیزم­کشان این دعوا شده­اند) تا آن اندازه نیست که بیانات­تان را حجت تلقی کنند و بر درستی آن صحه گذارند. و این ضرری است که از این دعوا نصیب شما و مجموعه حوزه هنری خواهد شد و ادامه آن آبی در آسیاب دیگران.

جناب آقای بنیانیان!

هرگز نمی­خواهیم به این احتمال فکر کنیم که شما برای حفظ موقعیت خود تصمیم به توقیف سوره گرفته­اید، اما بد نیست بدانید که این احتمال هم­اکنون در ذهن بسیاری از اعضای خانواده حوزه مطرح است. تمام حرف ما این است که تا کار از کار نگذشته به این حرف و حدیث­ها پایان دهید و نگذارید این تصویر از شما در ذهن دوستان و دشمنان حک شود، که این بدترین پایان برای این ماجراست.

 

 

بیانیه شعرای لرستان

“تحجر و تجدد دو پرتگاه جهنمی هستند که در این سوی و آن سوی صراط عدل دهان باز کردند."شهید سید مرتضی آوینی"

بعضی ها برگشته اند به انجمن می گویند سوره دیگر منتشر نمی شود. بعضی ها شماره ی قبلی را گرفته اند و ... بعضی ها این حرف ها  را باور می کنند ولی برای ما این حرف ها را نزنید ...

با توجه به توقف ماهنامه ی سوره توسط  رییس حوزه هنری ، دکتر حسن بنیانیان،  انجمن های ادبی استان لرستان  بخصوص شهرستان های  دورود ، بروجرد ، پلدختر  و چند تن از شاعران خرم آباد ( شاعران و نویسندگان و اهل قلم  سوره خوان این انجمن ها اعتراض  خود را نسبت  به این عمل – توقف سوره – اعلام می دارد و دست برادران خود در تحریریه ی سوره که روزها و شب ها  به نوشته ها ، نقد ها، نظر ها اشعارشان  دل بسته ایم  را به گرمی می فشاریم  که در این راه پر فراز و نشیب نقد معضلات اجتماعی  مثل بسیاری جریان های سازنده ی دیگر کارشکنی ها  و مخالفت هایی از تنگ نظری  های بعضی مسئولین  نمایان است. انجمن های اهل قلم و شعر و داستان استان لرستان فردایی روشن را برای سطر به سطر سوره می بینند .

اعضای انجمن های ادبی وفادار به سوره :

سید رسول پیره، ابراهیم بوالحسنی، محسن بیاتیان ، نصرالله عسگری ، اسماعیل اله دادی ، محمد پنهانی ، سعید ورمزیار،     محمد زندی ،  کلیایی ، علی روشنگر، علی جعفر مومنی  ، محمد زندی  ، حسنوند،  پالیزبان  ، نبی ططری ،  زندی ،آرش ورمه زیار، سالاروند و...

 

                                                                                                                  ومن الله توفیق...

::فوری:: اسناد توقیف سوره منتشر شد

پاكت نامه با قيد محرمانه به نام تك­تك اعضاي تحريريه سوره تحويل سردبير مي­شود.

نامه پر است از عبارت­هايي مثل «عزيزان من»، «دوستان»، «دوستان گرامي»، «شما عزيزان»، «برادران»، «احترام ويژه­اي براي شما قائلم»، «نيت خالص شما در اصلاح امور»، «تشكر از همه زحمات دوستان»، «دست شما را مي­فشارم» و ...

اما نامه، روی ديگري هم دارد كه مهم­ترين آنها جمله پاياني آن است: «انتشار نشريه را به مصلحت نمي­بينم»، سؤال آنجاست كه آن «احترام ویژه» و «عزیزان من» چگونه به توقيف مجله مي­انجامد؟

مديرمسؤول استدلال­هايش را اين­طور بيان مي­كند: «مجله در ابتدا با سرمقاله ای از آقای جلیلی آماده شده بود که بنا به دلایلی که برای خودشان توضیح دادم حذف شد. حالا اینکه چرا به محض حذف سرمقاله ایشان، پای سخنان رهبری به میان می آید، جای مکث بسیار دارد.دوستان گرامی نگاه و قضاوت و اظهار نظر یکطرفه شما را به چه حسابي بگذارم؟»

اسناد توقیف سوره را در این نشانی ها مطالعه کنید:

www.soureh.mihanblog.com

www.suoreh.mihanblog.com

نظرات وبلاگنویسان در مورد توقیف سوره

۞ اعتراض شاعرانه یک: سوره علمی نیست که بر خاک افتد

۞ چشمان سوره را هم كور كردند: باسیدعلی‌تافتح‌قدس‌ومکه

۞ خاموشی سوره: بیداری

۞ سوره تذکر دائمی آرمان‌های حقیقی انقلاب: تاملات

۞ کار فکری تعطیل شد: پیاده‌رو خاطرات

۞ چرا سوره را تعطیل کردند؟ : خودجوش

۞ گزینه بعدی دون کورلئونه کیست ؟!: توهمات یک بسیجی غرب‌زده

۞ کلک نزن خوشگله! : داوود مرادیان

۞ سوره یا نیستان؟ : شرح

۞ معتاد این مجله بودم : آقای خامنه‌ای سلام

۞ شهادتت مبارک : پلخمون

۞  برای سوره‌ی شهید : سپیده

۞  كار فكري تعطيل شد : پیاده رو خاطرات

۞ چرا سوره تعطیل شد ؟! : خودجوش

۞ «سوره» جزئی از تاریخ فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی است : بسیج مدرسه علمیه معصومیه

۞ درباره سوره که تازگی ها به جرم شهامت از سوی مدیرمسئول، توقیف شده : ابوذر

..................
این لیست در حال تکمیل است....

برای اطلاعات بیشتر به وبلاگ پاسخگویی مراجعه فرمایید

لینک دادن به این نظرات به معنی تایید آنها نمی باشد !

عکس : واکنش های مردمی به تعطیلی سوره در تعمیرگاه موتور!!!

ادامه نوشته

بیانیه جنبش عدالتخواه دانشجویی پیرامون توقیف سوره

چند روز پيش در كمال ناباوري، خبر توقف انتشار نشريه وزين سوره در رسانه ها منتشر شد كه با تعجب و اعتراض گسترده اصحاب فرهنگ و انديشه روبرو گرديد. در اين ميان، جنبش عدالتخواه دانشجويي كه خود از مبلغين اين نشريه بعنوان پاتوق جبهه هنرمندان و انديشمندان انقلاب اسلامي بوده، سوالاتي را از مسوولان حوزه هنري و سازمان تبليغات دارد كه اميد است به طور شفاف در محضر افكار عمومي و مخاطبان اين نشريه پرطرفدار پاسخ يابند.
جناب آقايان خاموشي و بنيانيان!
چنانچه مستحضريد مجله سوره، در دوره جديد خود با پيگيري نگرشهاي جهاني، تاريخي، روزآمد و جبهه اي توانسته بود افق فكري و فرهنگي گسترده اي را در مقابل مخاطبان خود قرار دهد كه از بطن آمريكا و اروپا تا لبنان و عراق و افغانستان، از اينترنت و ماهواره تا سينما و تلويزيون و كتاب و مطبوعات، از ظهور دولت جديد و جنگ لبنان تا جشنواره هاي فجر و هفته دفاع مقدس، از طالب زاده و كليم صديقي و ظفر بنگاش تا گلابدره اي و فرد هاليدي و نوام چامسكي، از دين سينمايي و دانشگاه ريالي تا بيداري اسلامي و فلسفه هنر و ادبيات انقلاب و آنچه خود بيشتر و بهتر از ما مي دانيد را شامل مي شد و آنان كه با افق فكري سوره آويني، سردبير سابق سوره، آشنا بودند را به همان حال و هوا مي برد و نسل جديد فرزندان انقلاب را با مفاهيمي از جنس انقلاب، اما ناشناخته براي ايشان! آشنا مي كرد.
اينك سوال اين است كه آيا اين روند به سوي افراط و تفريط يا قالبهاي كليشه اي و خاص نزديك شده بود كه تصميم به توقف ادامه آن گرفته مي شود يا خاطر نازك شمايان و دوستان¬تان در ساير ارگانها را تاب تحمل اين جريان سازي و نقد دگرانديشانه نيست يا شايد از غلبه گفتمان انقلابي و مطالبات و سوالاتي كه به تبع آن از رفتار فردي و مديريتي شما خواهد شد بيم داريد؟!
آيا جامعه مطلوب از نظر شما جامعه ايست كه صرفا حتي افراد، سلايق مشابه شما داشته باشند و در قالب فكري شما بيانديشند يا كساني حق دارند با اتكاء به تفكرات انقلابي، هر چند ناپسند شما آيند، به فعاليت علمي و عيني در جهت رشد باورهاي انقلابي و ديني بپردازند !؟!
براستي مگر بچه هاي انقلاب، چند مجله و رسانه با اين ويژگي در اختيار داشتند كه بدون خجالت كشيدن از فشار روشنفكران و ماهواره زدگان يا متحجران و عقب ماندگان، قرائتي امروزي، جذاب و قابل دفاع از انديشه انقلاب ارائه دهند و مخاطبان خود را تغذيه نمايند، كه شما چنين تصميمي را اتخاذ و اين فرصت را از فرهنگ انقلاب دريغ مي نمائيد!؟!
هر چند پاسخ بسياري از سوالات فوق و امثال آن براي ما روشن است اما از آنجا كه به لزوم طرح افكار و سلايق گوناگون معتقديم، منتظر شنيدن پاسخهاي شفاف و نقدهاي شما مي¬مانيم و البته همچون هميشه اميد آن داريم كه اين انتظار به طول نيانجامد و بدانيد كه اين بار مخاطبان فرهيخته اين مجله انقلاب، ديگر در مقابل سربه زير آب كردن سنگرهاي فرهنگي خود سكوت نمي كنند و نخواهند گذاشت سوره نيز سرنوشتي چون كمان و نيستان و... يابد ! ان شاء ا...

در همین رابطه : ادامه اعتراضات طلاب و دانشجویان در رابطه با توقیف سوره

اعتراض وبلاگنویسان مسلمان به توقیف سوره


لوگوی بالا را در قسمت ویرایش قالب وبلاگتان کپی کنید

راه اندازی وبلاگ اسناد و مکاتبات مربوط به توقیف سوره

 تحريريه چهارم سوره دوباره بر مفاد مورخ 6/12/85 خود به ايشان تاكيد نموده و اعلام مي‌نمايد، در صورت اصرار ايشان بر حذف سخنان مقام‌ معظم رهبري راجع به عدالتخواهي و تجمل‌گرايي و چاپ سوره بدون اين سخنان، هيچگونه مسئوليتي در اين زمينه بر عهده نگرفته و خواهان حذف نام كليه اعضاي تحريريه خواهد شد.
در نامه‌اي كه از سوي تحريريه براي خبرگزاري فارس نمابر شده آمده است: شنيده مي‌شود رياست حوزه هنري در يك اقدام انفعالي دستور به چاپ سي‌ام مجله را داده است.
در ادامه اين نامه آمده است: تحريريه چهارم سوره دوباره بر مفاد مورخ 6/12/85 خود به ايشان تاكيد نموده و اعلام مي‌نمايد، در صورت اصرار ايشان بر حذف سخنان مقام‌ معظم رهبري راجع به عدالتخواهي و تجمل‌گرايي و چاپ سوره بدون اين سخنان، هيچگونه مسئوليتي در اين زمينه بر عهده نگرفته و خواهان حذف نام كليه اعضاي تحريريه خواهد شد.
تحريريه سوره همچنين مسئوليت هرگونه تحريفي در مفاد اين شماره را مستقيما متوجه مديرمسئول مي‌داند.
در ادامه اين نامه آمده است: همچنين تحريريه از پيشنهاد برخي تشكل‌هاي دانشجويي براي برگزاري مناظره با رييس محترم حوزه هنري درباره ادعاهاي ايشان مبني بر فقدان گرايش ديني و علمي در مجله و علل واقعي توقيف سوره استقبال مي‌نمايد.
تحريريه سوره همچنين با توجه به اظهارات خلاف واقع جناب آقاي دكتر بنيانيان در گفت‌وگو با فارس بخشي از اسناد و مكاتبات مربوط به توقيف سوره را بعدازظهر دوشنبه در وبلاگي به نشاني www.soureh.mihanblog.com منتشر نموده و قضاوت را به مخاطبان خواهد سپرد.
بيانيه تفضيلي تحريريه نيز صبح چهارشنبه در اختيار رسانه‌ها قرار خواهد گرفت.

پاسخ سردبير سوره به عطاء­الله مهاجراني : مرده­خورها و بزم شهادت

جناب آقاي عطاء­الله مهاجراني

 

سلام عليكم

يادداشت شما را درباره توقيف سوره خواندم. فرصت­طلبي شما هميشه رشگ­برانگيز و مثال­زدني بوده است. اما اينكه بتوانيد از قباي ژنده سوره نيز كلاهي براي خود دست و پا كنيد نشان از نبوغي شگفت­انگيز دارد.

فكر مي­كنم خودتان بهتر مي­دانيد كه سطرسطر سوره با ايمان به حقيقتي نوشته مي­شود كه عزيزاني چون شما و امثال شما سالهاست آن را  موهوم دانسته  و به دنياي شيرين خويش رسيده­اند.

 

فاستوس عزير! پيشنهادي دارم.

 

بهتر نيست به نوشتن رمان­هاي سفارشي­تان  مشغول باشيد و به خانواده برسيد و براي آرمانگراياني كه كوچك­ترين نسبتي با شما ندارند اشك تمساح نريزيد؟

 

جناب آقاي مهاجراني !

 

تمام تلاش سوره اين بوده است كه باطن مشترك اسلام آمريكايي را  در جلوه­هاي مختلف فرصت­طلب، محافظه­كار، ظاهرگرا و ... به چشم مخاطبان بياورد. اگر شما با هديه گرفتن يك "خود"نويس  از يك كارگردان به هيجان مي­آييد و كارتابل­هاي وزير ارشاد جمهوري اسلامي را روي زمين مي­ريزيد تا به روياي شيرين "خود" فروبرويد،‌ نويسندگان سوره سالهاست كه با الهام از امامي كه بزرگترين هنرمند تاريخ ايران است به جنگ فاستوس­هايي آمده­اند كه چون خار در چشم انقلاب فرو رفته­اند.

به جمله اول بعدالتحرير من اشاره كرده­اي. بگذار جمله آخر را نيز با هم مرور كنيم :

 

 

... بدانيد و آگاه باشيد كار فرهنگي ذاتاً و جنساً با سياسي­كاري­هاي اين باندهاي جديد كه نوعاً هم رفقاي عزيز خودِ ما هستند از زمين تا آسمان توفير دارد و بايد در ميانه ميدان فرهنگ ايستاده باشيد تا بفهميد سياست­زده­ها و سياسي­كارها چه دماري از هر چه كه " ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزادم" بدهد درمي­آورند. جنگ اصلي ما جنگ فرهنگي­ها با سياست­بازها و سياست­زده­هاست.

 

رفيق جديد عزيز!

 

براي آقاي بنيانيان نوشتم كه سوره شهيد مي­شود ولي نفله نمي­شود. به شما هم به عنوان يك برادر كوچكتر عرض مي­كنم مرده­خورها را به بزم شهادت راهي نيست. عِرضِ خود مي­بري و زحمت ما مي­داري.

 

 

بيانيه بسيج دانش‌جويی دانشگاه امام صادق (ع) و دعوت از بنيانيان و جليلي براي ميزگرد

قشر دانشجويي مخاطب نشريه سوره انتظار دارد كه دلايل و روندهايي كه منجر به تعطيلي سوره شد، به طور شفاف و روشن در جمعي دانشجويي مورد موشكافي دقيق و علمي قرار گيرد. چرا كه رويه شدن اين سنخ برخوردها براي مديران فرهنگي، خطر بزرگي براي انحراف و محو فرهنگ و آرمانهاي اصيل انقلاب اسلامي را فراهم مي سازد و عرصه فرهنگ را تبديل به قتلگاهي براي معتقدان و دغدغه مندان عرصه حفظ فرهنگ انقلاب خواهد كرد.

لذا از مدير مسئول نشريه و رئيس حوزه هنري سازمان تبليغات جناب «آقاي بنيانيان» و سر دبير محترم نشريه «آقاي وحيد جليلي» دعوت مي‌كنيم تا با حضور در ميزگردي علمي در جمع دانشجويان واساتيد يكي از دانشگاه‌ها ، آزادانه و فارغ از تعصب به طرح نظرات و ديدگاه‌هاي خود پرداخته و همچنين با ديدگاه‌هاي طيف جوان و دانشجو مخاطب نشريه بي‌واسطه آشنا شوند.

 

ادامه نوشته