(بله،کمی عاقل تر شده ام شاید و برای همین برخلاف همیشه،ترجمه اش را مینویسم نه متن عربی!)

«غیبت حرام است.به ادله ی چهارگانه.عقل و روایت و قرآن و اجماع. از قرآن این آیه حرمت را میرساند«کسی از شما کس دیگری ار غیبت نکند.آیا کسی از شما دوست دارد از گوشت برادرش که مرده است بخورد؟»پس در آیه مومن به منزله ی برادر قرار داده شد،آبرویش به منزله ی گوشتش،صحبت کردن در مورد او به منزله ی خوردن ش و ناآگاه بودن مومن به این حرفها،به منزله ی مرده بودنش. وهمچنین آیاتی دیگر..

و از روایات به غیرقابل شمارش به حرمت ش وارد شده.از رسول خدا آمده«غیبت اشد از زنا ست. کسی که زنا میکند توبه میکند و خدا میپذیرد و کسی که غیبت میکند توبه اش پذیرفته نمیشود تا کسی که غیبتش شده او را ببخشد.»

«(روزی حضرت در مورد گناه ربا صحبت میکرد.و آن را گناهی عظیم شمرد و بعد فرمود)یک درهمی که کسی از راه ربا بگیرد،از سی و شش بار زنا بدتر است. و بدترین ربا،بازی با آبروی مسلمان به غیبت است.»

..

«کسی که میخواهد برود برای غیبت برادر مومنش،اولین گامی که برمیدارد،اولین گامی است که او را در جهنم قرار میدهد.»

«کسی که غیبت میکند،اگر توبه کند آخرین کسی است که وارد بهشت میشود و اگر توبه نکند اولین کسی است که وارد جهنم میشود»

«غیبت حرام است بر مومن. و غیبت،اعمال نیک یک شخص را از بین میبرد همانگونه که آتش هیزم را.»

..

و حضرت صادق نیز از حضرت رسول نقل کرده است که پائین ترین مرحله ی کفر،حتی غیبت کردن است. اینکه کسی از برادر مومن ش حرفی بشنود و نگه دارد تا روزی با آن حرف او را ضایع کند.اینها کسانی هستند که آخرتی نخواهند داشت.»

..

اینها را که مینویسم،همه مان حملش میکنیم بر آدمهای پیرامون.حملش میکنیم بر سیاستمدارانمان.مثل باقی رذائل اخلاقی.که رسم این روزهای ما همین شده.هرچه مصیبت است از سر آدمهای سیاست میدانیم و آنها را نماد تمام شرور میدانیم. ولی خیلی ساده من این را گذاشتم اینجا و منظورم اصلا سیاست مداران مان نبود.منظورم خود خودمان بود.همین آدمهای معمولی.که بدون غیبت روزمان نمیگذرد.یعنی واقعا نمیگذرد.یعنی یک زندگی ای درست کرده ایم همه با هم و با تلاش فراوان(!)که واقعا بدون غیبت کردن و هم باقی رذائل اخلاقی،در این جامعه نمیتوانیم زنده بمانیم. و سقوط میکنیم.

و به قولی کسی باید کاری کند.قبل از آنکه دیر شود.دیرتر..

 

وبلاگ: طلبه ضد ضد طلبه