شهید مثل یک نمره بیست

یاداشتهای یک جوان کتابفروش

شهید مثل یک نمره بیست

یاداشتهای یک جوان کتابفروش

چیزی برای نوشتن

چند ساعتی هست که از مشهد برگشته‌ایم. به طور کل این چند خط را می‌نویسیم که چیزی نوشته باشیم. آخر مدت طویلی است دستمان (و شاید مغزمان!) خشک شده‌است و نوشتنمان نمی‌آید. فعلا نقل خاطره‌ای می کنیم و ما را به خیر و شما را به سلامت.
*******
این قسمت بنا به دلایلی حذف شد !!!