شهید مثل یک نمره بیست

یاداشتهای یک جوان کتابفروش

شهید مثل یک نمره بیست

یاداشتهای یک جوان کتابفروش

یک بام ............. دو هوا

عاتقه صدیقی (رجایی) همسر شهید رجایی با صدور بیانیه‌ای به آنچه شبیه سازی و سوء استفاده انتخاباتی از شخصیت و مشی همسرش می‌نامید اعتراض کرد. متن کامل رو اینجا بخونید.
***************
خواستم خطاب به این خانم محترم بگم که اولین کسی که نام شهید رجایی رو مورد سو استفاده صاحبان قدرت قرار داد خود شما بودید.بله خود شما!!!  مگر خود شما نبودید که سال ۷۶ در گفتگو با یکی از روز نامه ها گفتید که من شخصیت شهید رجایی رو در خاتمی میبینم ؟
این سو استفاده نبود.؟؟؟
***************
ربنا ثبت قلو بنا علی دینک

****************
فضای کشور توی این چند مدت بشدت سیاست زده ست جلسات عزاداری بی بی فاطمه ی زهرا بهترین فرصت که از این فضا بیرون بیائیم . در هر صورت از همتون التماس دعا دارم.

میزان رای ملت است


اینم آخرین پست من قبل انتخابات
به هر کسی که دوست دارید رای بدید.
یا علی

اصولگرایان و شریعتمداری

می خواستم برای انتخابات بروز کنم که دیدم سید صالح خیلی مشروح و مبسوط بروز شده پیشنهاد می کنم حتماٌ بخونید البته بنده بر خلاف سید به احمدی نژاد رای می دم هر چند که هنوز امیدوارم  خدا اصولگرا ها رو  هدایتشون کنه تا به  اجماع برسن .

***
شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه ی کیهان پیشنهاد داده که چهار کاندیدای اصولگرا رو برای رسیدن به اجماع ۴۸ ساعت توی یک مسجد زندانیشون کنن.
متن کامل این مقاله:

چاره کار...!

 

نتایج به دست آمده از تمامی نظرسنجی ها حکایت از آن دارد که مجموع و برآیند آراء 4 کاندیدای اصولگرا از مجموع آراء هر یک از نامزدهای دیگر بیشتر است. این نکته کمترین تردیدی باقی نمی گذارد که اصولگرایی، رویکرد اصلی مردم است و اکثریت رأی دهندگان، آراء خود را برای ریختن در سبد اصولگرایی آماده کرده اند ولی از سوی دیگر، آراء هریک از نامزدهای اصولگرا به تنهایی با آراء برخی نامزدهای دیگر فاصله نسبتاً زیادی دارد. بنابراین به آسانی می توان نتیجه گرفت که اگر شرایط با همین روال پیش برود و تمامی نامزدهای اصولگرا در عرصه رقابت انتخاباتی حضور داشته باشند، هیچیک از آنان احتمال پیروزی نخواهند داشت و اما، چنانچه 4 نامزد حاضر در حلقه اصولگرایان به نفع یک کاندیدا از میان خود کنار رفته و انصراف بدهند، پیروزی نامزد واحدی که در صحنه باقی مانده است قطعی خواهد بود و یا احتمال پیروزی او از تمامی نامزدهای مطرح دیگر به اندازه ای بالاتر است که می توان این احتمال را در مرز قطعیت تلقی کرد.

نکته در خور توجه این که اخیراً برخی از نامزدها با استفاده از رسانه هایی که در اختیار دارند به این توهم دامن می زنند که در صورت انصراف هر یک از نامزدهای اصولگرا نمی توان اطمینان داشت که آراء وی در سبد نامزدهای اصولگرای دیگر ریخته می شود بلکه این آراء می تواند به حساب سایر نامزدهای بیرون از حلقه اصولگرایان نیز نوشته شود. اینگونه تحلیل ها اگرچه می تواند اندکی از واقعیت را در خود داشته باشد ولی تمام واقعیت نیست و هدف اصلی از این توهم پراکنی ها، جلوگیری از وحدت اصولگرایان است که خود حدیث مفصلی است.

با این محاسبه، که نه پیچیده است و نه رازآلود! وحدت اصولگرایان به مفهوم پیروزی قطعی آنان و تفرقه و دوری از اتفاق نظر روی یک نامزد واحد به معنای شکست قطعی آنها خواهد بود. بنابراین، باید از نامزدهای اصولگرا پرسید شما عزیزانی که شورای نگهبان صلاحیتتان را به عنوان رجل سیاسی تایید کرده است چگونه و چه نوع «رجال سیاسی» هستید که از درک این مسئله پیش پا افتاده سیاسی عاجز و ناتوانید؟! باور بفرمایید تردید در بینش سیاسی شما، شوخی و مزاح نیست بلکه یک پرسش منطقی و درخور درنگ و تأمل است.

و اما، پیشنهاد نگارنده- که شاید عجیب به نظر برسد ولی یک پیشنهاد جدی است- آن است که 4 نامزد اصولگرا را برای 48 ساعت در یک مسجد زندانی کنند و اجازه ندهند هیچیک از اطرافیان آنها با آقایان کمترین تماسی داشته باشند، شاید این 4 نامزد اصولگرا در خلوت خود با خدا، و دوری از اطرافیان خویش، ضرورت وحدت روی یک کاندیدای واحد را درک کنند و از پافشاری غیرقابل توجیه برای باقی ماندن تا آخر خط، که نتیجه آن شکست قطعی اصولگرایان است دست بردارند.

بفرمائید!! مسجد برای زندانی شدنتان آماده است،اگر چه مسجد زندان نیست که خلوتگه راز با خدای بی نیاز است...

البته برخلاف برخی از زندانیان، در زندان شما از موبایل و ملاقات حضوری و مرخصی و غیره خبری نیست، چون قرار است در آن 48 ساعت با هیچکس غیر از خودتان و خدای خود ارتباطی
نداشته باشید.
حسین شریعتمداری

داغ بی تسلی

داغ های همه تاریخ را ما به یکباره دیدیم،چرا که ما امت آخرالزمانیم، و خمینی، این ماه بنی هاشم، میراث دار همه صاحبان عهد بود در شب یلدای تاریخ.
 



در عصر ادبار عقل و فلک زدگی بشر،در زمانه غربت حق، در عصری که دیگر هیچ پیا مبری مبعوث نمی شد و هیچ منذری نمی آمد خمینی میراث دار همه انبیا و اسباط ایشان بود و داغ او بر دل ما ، داغ همه اعصار ، داغی بی تسلی.

ما را این گمان نبود هرگز که بی او بمانیم. آخر او آیتی بود که(ثقلین) را در وجود خود معنا می کرد، همه (ما ترک رسول الله)را، وما می دانستیم که زمین و زمان می گردند تا انسان هایی چون او، هر هزار سال یکی، پای به دنیای گذارند. آخر آدم هایی چون او، قطب سنگ آسیاب افلاکند،مصداق حدیث (لو لاک) اند و غایت الغایات وجود……و حق است اگر با رفتن زمین از رفتن باز ماند آسمان نیز ،خورشید سرد شود و ماه بشکافد و دریا ها طغیان کنند و باران خون از آسمان ببارد و مومنین از شدت ماتم دق مرگ شوند، و اگر نبود آن حجت غایب، تو بدان، بی تردید که همان میشد .

ما را این گمان نبود که بعد از او بمانیم، اما او رفت و زمین ماند و ما نیز بر زمین، در این پهنه بی منتهایی که عقل راه به جایی نمی رود. دریاها و زمین و آسمان و ماه و خورشید بر جای ما ندند تا مقصود خمینی(ره) محقق شود، آن سان که بعد از رحلت آخرین فرستاده خدا نیز دور فلک بر جای ماند تا تحقیق وجود او را در جهان تحقق بخشد. آخر انسان هایی چون او که یک فرد نیستند ،یک امت اند و یک تا ریخ.

کوران روزحشر در اینجا نیز کورند_ که :" من کان هذه اعمی فهو فی الاخراعمی" _ ونمی بینند. آنان از کجا بدانند که کدام امر عظیم واقع شده است؟

نه آنگاه که امام آمد ونه امروز که رفت است. اگرنه، این ولی خدا برای آنان حجتی میشد تا صدق قصص انبیا را باور کنند و چون سحره فرعون دربرابر این انقلاب به سجده درآیند که " امنابرب موسی و هرون " اگر نه، این ولی خدا برای انان حجتی میشد تا زهد وعدالت علی را باور کنند، حلم حسن را وشجاعت حسین را و…… واین ولی خدا برای آنان حجتی میشد تا عظمت حق را و همه صفات خدا یی را در وجودش بنگرد و انسان را، همچون خورشید که نورش ازازلیت تا به ابدیت رافرا گرفته است.

داغهای همه تاریخ را ما به یکباره دیده ایم. یک بار دیگر این رسول اکرم است که در دنیا رفته است، یک بار دیگر این علی است که به شهادت رسیده است، یک بار دیگر این فاطمه است وحسن است وحسین است که ما را داغدار کرده اند، یک بار دیگر این مهدی است که در حجاب غیبت رفته است.

دست ما اگر به نخل بلند وجود او نمی رسد، دست خمینی که میرسید. او آمد تا معنای (انتظار) را به این امت بیا موزد، در آینه ی وجود خود که اسوه مصادیق منتظران بود، و اکنون دیگر دور افلاک را مرادی نیست جز آنکه منتظر مهدی باشد.

امام (ره) به ما آموخت که تظار در مبارزه است و این بزرگترین پیام او بود، و پس از او، اگر باز هم امیدی ما را زنده میدارد همین است که برای ظهور آخرین حجت حق مبارزه کنیم. امام ره ما را آموخت که ( عرفان را با مبا رزه جمع کنیم)و خود بهترین شاهد بود که بر این مدعا که عرفان عین مبارزه است، و از این پس دیگر چه داعیه ای می ما ند برای انان که عرفان را به مثابه امری کاملآ شخصی بهانه واماندگی خویش می گر فتند؟ او کتاب و سنت را در وجود خویش تفسیر کرد و مجحولات شریعت و طریقت رابا مفتاح مبارک حیات خویش گشود وما می دانستیم که جهاد اصغر شرط لازم جهاد اکبر است و اولیای مقرب خدا در تمام طول تاریخ همواره بر همین شیوه زیسته اند.

دیگر چه داعیه ای می ماند برای آنان که حکم برظالم اشعار عرفانی می راندند و با چشمی ظاهربین چهره افیونی خویش را در اینه صیافی وجود کج اندیش ماتریالیسم دیالکتیک معنا می کردند و حافظ را شرابخواره و زنبازه ای از سبک خویش میگرفتند؟

آیا ندیدند او را که از این سوی پنجه ارباب جور انداخته بود و از آن سوی ( سجاده به می رنگین) داشته بود و (دلق مرتع را گرو جامی شراب مرد افکن) نهاده بود؟ ایا ندیدند که در (خلوت ان کار دیگر کردن) و(صراحی پنهان کشیدن ) یعنی چه؟ مگر این مردترین مردان میدان مبارزه و زاهدترین زهاد زمانه نبود که دم از خال لب چشم بیمار و می و میخانه بتکده و رند می آلود خرقه پیر خراباتی میزد ؟

امام رفت و زمین ماند و ما نیز بر زمین ماندیم.با داغ جراحتی سخت بر دل و باری سنگین بر دوش . امام رفت تا بار تکلیف ما بر گرده عقل واختیارمان بار شود و همان سان که سنت لا یتغیر خلقت بوده است، چر خه بلیات ما را نیز به میدا ن کشد و آزموده شویم و این آیت ربا نی درست درآید که " لنبلو نکم حتی نعلم الجا هد منکم و الصا برین.

اکنون ،این ماییم و امانت او . دست بیعت از آستین اخلاص برآریم و در کف فرزند و برادرش و تلمیذ مدرسه اش بگذاریم که اگر بعد از رحلت رسول الله ظهر حکومت اسلام به غروب خونین شهادت حسین بن علی و (شب بی قمر غیبت )انجامید، این بار امام فرصت یافت تا وثیقه حکومت را به معتمدین خویش بسپارد و این خود نشانه ای است بر این بار خداوند اراده کرده است تا حزب الله و مستضعفین را به امامت و وراثت زمین برساند.
 
سید مرتضی آوینی

محمد رضا آقاسی

محمد رضا آقاسی هم مرد .

پیش بینی بنده: از فرداست که پوسترها و سی دی های شعرهاش چند برابر زمان زنده بودنش
فروش کنه****دوستان  حتما مطلبی که دوشنبه ۲۶ اردیبهشت نوشته بودم رو حتماٌ بخونن