شهید مثل یک نمره بیست

یاداشتهای یک جوان کتابفروش

شهید مثل یک نمره بیست

یاداشتهای یک جوان کتابفروش

راه باز شد

"راه" ویژه قیصر امین پور منتشر شد

پیش شماره مجله فرهنگی تحلیلی "راه" به همت دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، منتشر شد. این شماره که با آثار و گفتاری از  دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی،دکتر رضا داوری اردکانی، علامه محمدرضا حکیمی،یوسفعلی میرشکاک، مصطفی رحماندوست، عبدالجواد موسوی، زکریا اخلاقی و جمعی از اندیشمندان و شاعران انقلاب اسلامی آماده شده؛ با موضوع بزرگداشت شاعر انقلاب "  قیصر امین پور"منتشر شده  و دسترس علاقمندان به فرهنگ  و هنر انقلاب اسلامی قرار گرفته است.

قیصر به روایت قیصر، پیرمردی چهل ساله بر پله های سروش، انقلاب در هستی شناسی شعر، شعائر الله در شعر انقلاب، قیصر و حافظ، دولتی یا غیر دولتی، روی دیوار لانه جاسوسی، قیصر و مثلث طلایی معنا و دو ساعت و ربع از آخرین روز شاعر، برخی از عناوین مطالب این شماره از مجله راه هستند.

شایان ذکر است اعضای تحریریه ماهنامه فرهنگی- تحلیلی راه پیش از این در قالب تحریریه ماهنامه سوره، دوره چهارم این مجله را منتشر می کردند.

برای تهیه پیش شماره ی مجله "راه" با شماره تلفن ۶۶۹۶۷۰۰۹ - ۰۲۱ تماس بگیرید.

وبلاگ راه

من (یعنی خودم!) در جام جم

 * اول توضیح اینکه این مطلب سه شنیه همین هفته توی صفحه ی کتاب روزنامه جام جم چاپ شد (این هم لینکش). دوم توضیح اینکه برخلاف مطالب یاد شده در بند آخر شهر سبزوار حداقل دارای چهار کتابخانه فعال است.

کتاب خوب به دست مردم نمی رسد

این روزها اگر معلم یک دبستان از شاگردانش بخواهد تا با کلمه «مطالعه» جمله بسازند ، شاید بیشتر بچه ها جمله هایی مشابه این جمله بنویسند: «مردم ما اهل مطالعه نیستند» و این یعنی آن قدر ناله این درد ، بلند و فراگیر است که حتی بچه هایی که تازه خواندن و نوشتن یاد می گیرند هم از فرط تکرار این غم ناله ها را شنیده اند.
اما اگر از متولیان امر توسعه کتابخوانی و اقشار متوسط به بالای مردم بخواهیم درباره افزایش کیفیت و کمیت کتابخوانی در کشور راهکار ارائه کنند ، بی شک چیز دندان گیری عایدمان نمی شود ، چون «پاسخ» در بیشتر موارد با «شکایت» و «بهانه» مترادف است.
این مساله بیشتر از هر چیز گواه آن است که اغلب ما بیشتر اهل نالیدنیم تا فکر و عمل کردن.
در این شرایط وقتی با گروهی آشنا می شویم که در امر کتابخوانی صاحب ایده اند و اهل عمل ، می توانیم بیمار درحال احتضار کتابخوانی را تا حدی به بهبود امیدوار کنیم بخصوص که این جمع ، نه از تهران ، اصفهان یا شیراز که برخاسته از یکی از شهرستان های حاشیه ای کشور باشند.



یک جمع دانشجویی علاقه مند به کتاب و کتابخوانی ، بدون آن که چشم انتظار کمک دولت و ملت باشند ، در یک حرکت حساب شده به طراحی و اجرای مسابقه کتابخوانی در سطح شهر سبزوار اقدام کرده اند که از چند لحاظ با مسابقات مشابه توفیر دارد. نکته قابل توجه در این حرکت خودجوش رویکرد پیگیرانه مسوولان برگزاری این مسابقات به کتاب و کتابخوانی است.

انتخاب کتاب براساس برنامه
مجریان این مسابقه معتقدند اداره های دولتی که به برگزاری مسابقات مشابه اقدام می کنند، بیشتر از آن که بخواهند کاری برای پرورش کتابخوان انجام دهند، دغدغه بالابردن بیلان کاری و بازده خودشان را دارند. آنها با تکیه به همین دلیل بدون کمک از ارگان های دولتی در دانشگاه خود این مسابقات را برگزار کرده اند. مسوولان برگزارکننده این مسابقات با اصرار بر نظریه خود در جهت پرورش مخاطبان ، موفق شده اند تعداد قابل توجهی از همشهریان خود را به کتابخوانی تشویق کنند.از دیگر ویژگی های این مسابقات کتابخوانی که پس از گذشت 5دوره آن در یک سال اخیر بیش از 1100نفر شرکت کننده و کتابخوان را پرورش داده است ، نحوه انتخاب کتابهایی است که برای مسابقه در نظر گرفته می شود. حامد اشرفی نسب ، مسوول برگزاری این مسابقات می گوید: «در بسیاری از مسابقات کتابخوانی کتابهایی معرفی می شوند که حرفی برای گفتن ندارند ، سفارشی نوشته شده اند یا اولین اثر نویسنده شان هستند یا ازنظر فکری بی مایه اند. ما برای بر رفع این مشکل تصمیم گرفتیم کتاب کسانی را برای مسابقه انتخاب کنیم که حداقل 5 یا 6 اثر از آنها در بازار کتاب موجود باشد. همچنین برای آشنایی شرکت کنندگان با نویسندگانی که کتابشان برای مسابقه در نظر گرفته شده است ، ویژه نامه ای حاوی شرح حال ، آثار و فعالیت های دیگر نویسنده نیز منتشر می کنیم».اشرفی نسب ضمن گفته هایش از نوعی برنامه ریزی در انتخاب سلسله کتابهایی که تاکنون مسابقه را براساس آنها برگزار کرده اند خبر داده و درباره نحوه تهیه آنها نیز می گوید: «ما کتابها را از طریقی با تخفیف حدود 40درصد می خریم و سپس آنها را به متقاضیان عرضه می کنیم. این کتابها طوری انتخاب می شوند که برای مخاطب جذابیت داشته باشد و مفهوم مورد نظر ما را به او منتقل کند». از جمله محاسن ناشی از وسواس مجریان طرح در انتخاب کتابها ، مورد توجه قرار گرفتن آثار بعدی یک نویسنده در بین شرکت کنندگان است ، به طوری که وقتی یک اثر ارزشمند و کیفی در اختیار شرکت کنندگان قرار می گیرد ، خود آنها نسبت به مطالعه دیگر آثار منتشر شده از همان قلم راغب می شوند. این مساله کشش افراد مختلف به سمت کتابخوانی را موجب شده است ، چنان که مسوول تهیه و پخش کتابهای مسابقه بکرات شاهد مراجعه شرکت کنندگانی بوده که پس از مطالعه یکی از آثار شرکت داده شده در مسابقه ، خواستار خرید دیگر آثار صاحب آن اثر شده اند.

توزیع نامناسب یا بی رغبتی مردم؟
بسیاری از کارشناسان حوزه کتاب علت کم مخاطب بودن کتاب در زمینه های مختلف را نداشتن تبلیغ تلویزیونی و گرانی کتاب می دانند ، این در حالی است که این جمع دانشجویی در سبزوار هر 2 دلیل را مردود اعلام می کنند و معتقدند که ما در عمل به این نتیجه رسیدیم که کتاب خوب ، به دست مردم نمی رسد.آنها معتقدند که کتاب ارزشمند، اگر توسط ناشران منتشر شود و در چرخه پخش سالم قرار بگیرد، براحتی از سوی مردم خریداری و خوانده می شود. اگر کتاب ارزشمند به دست مردم برسد ، به مرور گفتمان روز آنها راجع به کتابهای روز و اندیشه های مطرح شده در آن ، روبه رشد خواهد شد. اشرفی نسب ، یکی از مشکلات کم مخاطب بودن کتابها در شهرستان ها را ، بی اعتمادی ناشران تهرانی به فروشندگان شهرستانی دانست.
او مردم شهر خود را مشتاق کتابخوانی می داند و معتقد است اگر کتاب به دست آنها برسد و خوب به مردم معرفی شود ، آنها کتاب را می خرند و می خوانند. مجریان این مسابقات از دیگر دلایل پخش نامناسب کتابهای موجود در کتابفروشی ها را ، ناآگاهی فروشندگان از محتوای کتاب می دانند و بر طرف کردن این مشکل را از مهمترین کارهایی که باید جامعه کتابخوان انجام دهند ، برمی شمرند. دبیر خانه این مسابقات که ابتدا با شرکت حدود 60نفر کار خود را آغاز کرده است ، پس از گذشت حدود یک سال با بیش از 1100 کتابخوان سبزواری در تماس است و از این حیث تجربه خوبی کسب کرده است.
به طوری که تشکل های سایر دانشگاه های سبزوار نیز برای برگزاری مسابقات خود از آنها کمک می گیرند. این مساله از آنجا اهمیت بیشتری می یابد که با بالا رفتن اشتیاق مردم سبزوار به کتاب و کتابخوانی ، مسوولان برگزاری مراسم مناسبتی مختلف نیز به برگزاری مسابقات کتابخوانی روی آورده اند. از این جمله می توان به برگزاری مسابقه کتابخوانی دفاع مقدس اشاره کرد که بخش بزرگی از مراسم یادواره شهدای هشت سال دفاع مقدس سبزوار را به خود اختصاص داده و با اشتیاق مردم این شهر روبه رو شده است.
مسوولان برگزاری مسابقات کتابخوانی در شهر سبزوار استان خراسان رضوی ، تصمیم دارند برنامه های خود را با فاصله هر 3 ماه یک بار اجرا کنند تا هم از نظر سازماندهی و هم از لحاظ برنامه ریزی ، هر چه بهتر و بیشتر در مسیر بالا بردن کمیت و کیفیت کتابخوانی گام بردارند. این جمع دانشجو، مشغله تحصیلی را از جمله دلایل فاصله زمانی میان فعالیت های خود می دانند. این مجموعه دانشجویی که به صورت خود جوش حرکت تاثیرگذاری در جهت پرورش مخاطب کتاب و کتابخوانی ایجاد کرده است ، معتقدند هر کار خوبی که انجام می شود ، کاری دغدغه مدار است.
مسوول برگزاری این مسابقات که خود از عاملان پخش کتاب در شهر سبزوار نیز هست ، از برگزاری مجدد مسابقه برای کتابهایی که پیشتر در جریان مسابقه شرکت داده شده اند خبر داد. اشرفی نسب «کشتی پهلو گرفته» نوشته سیدمهدی شجاعی را از جمله این موارد عنوان کرده و معتقد است چنین کتابهایی هنوز فضا برای کار دارند. آنها می خواهند با استفاده از تجربه ای که از برگزاری چند دوره مسابقه کتابخوانی کسب کرده اند ، کتابهایی که قبلا نیز به آنها پرداخته اند به مخاطبان وسیع تری معرفی شود. حرکت خودجوش اما حساب شده این دانشجویان ، مقوم این ادعاست که ناله زدن و بهانه آوردن تنها راه نیست.
این حرکت کوچک اما در حال گسترش ، می تواند الگوی بسیار خوبی برای اهالی مطالعه ، کتابفروش ها ، حلقه های فرهنگی مساجد و گروههای دانشجویی باشد تا بدون توقع قدم در مسیر رشد فرهنگ کتابخوانی کشور بردارند.

شهر کتابخوان بی کتابخانه !
طبق آمار ثبت شده در سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران ، سبزوار تنها یک کتابخانه فعال دارد که استفاده از آن صرفا برای دانشجویان دانشگاه آزاد واحد سبزوار امکانپذیر است. چرا که کتابخانه مذکور کتابخانه ای دانشگاهی و واقع در دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار است.
این در حالی است که اهالی شهر سبزوار از رویش کتابخانه های محلی در مساجد شهر خبر می دهند. آنها ضمن استقبال از این کتابخانه های نوپا ، خارج بودن از مناسبات اداری رایج را از جمله ویژگی های آنها می دانند. از این میان می توان به کتابخانه تخصصی مهدویت اشاره کرد که از سوی طلبه جوانی در یکی از مساجد شهر با کمک اهالی شروع به فعالیت کرده و تنها شرط به امانت گرفتن کتاب در آن ، ارائه یک شماره تلفن است.

بازگشت دایناسورها!!!

من به زودی بر می گردم... منتظر باشید...

هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم!

کتاب آسمان

این هفت ماهه که کمتر به اینجا می رسیدم درگیر راه اندازی یک مرکز توزیع کتاب توی سبزوار بودم. حالا چند روزیه که با کمک دوستان سایتش رو هم راه انداختیم.ببینیدش.

فقط اومدم این رو بگم که به کمک همتون احتیاج دارم. حالا کمترین کمکتون می تونه قرار دادن لوگو یا دادن لینک یا معرفی به دوستانتون باشه. دیگه ببینم چکار می کنین. دوستانی هم که اطلاعات بیشتری می خوان می تونن از طریق ای میل تماس بگیرن. فعلا یا علی.

hamed_Ashrafinasab@yahoo.com

شهدا آدمهای وحشتناکی بودند!!!

* اول اینکه فردا یعنی ۱۳ آبان روز تولدمان است.

* خدائیش روز تولد را حال کردید؟

* روز تولدمان هم در هیچ چارچوبی نمی گنجد!

* دوم اینکه وحید جلیلی سردبیر سوره تازگیها مقاله ای نوشته است در ماهنامه ی امتداد بخوانیدش :

*تلاش کردند تا به قول خودشان، ارزشهای دفاع مقدس را تبیین کنند؛ «نشستیم» و دل سپردیم.
تلاش کردند تا به قول خودشان، دستاوردهای دفاع مقدس را تشریح کنند؛ «نشستیم» و گوش کردیم. انگشتهایشان را تا آنجا که میتوانستند بازکردند و افتخار کردد که خاک ایران را حتی به اندازهی یک وجب هم از دست ندادهاند؛ «نشستیم» و نگاه کردیم.
اما « نشسته » بودیم و ارزش‌های دفاع مقدس در حال تثبیت و تبیین و تحقیق و تشریح و ترویج و تبلیغ بودند. ما «نشسته» بودیم و خیلیها دوست داشتند که ما بنشینیم و به خاطرات گوش کنیم.«بنشینیم» و از روی مین رفتنهای داوطلبانه، از نماز شبهای زیر نور منور، ازوصیت نامه نوشتنهای کنار اروند، از به خط زدن و به خدا رسیدن، از یخ زدن روی قلهی ماووت، از سوختن در سه راه شهادت، از قطعه قطعه شدن پشت خاکریز و.... و.... بشنویم.
«نشستن» و شنیدن، کارمان شده بود و چه شیرین هم بود و چه حالی داشت! درست مثل نشستن در خیمههای عزاداری و شنیدن مصائب و فضائل اهل البیت(ع).
ثمره جهاد نسل ایستادهی فریادگر، شده بود نسل نشستهی یادآور.
و در تمام آن سالها که ما داشتیم عکس حاج همت و متوسلیان و بروجردی و باکری و خرازی را پشت کلاسورهایمان یا روی کمدهایمان میچسباندیم و صبحهای سه شنبه میرفتیم«زیارت عاشورا با ساندیس»، یک نفر داشت فریاد میزد:« بسیجی باید در وسط میدان باشد تا فضیلتهای اصلی انقلاب زنده بماند.»

وسط میدان ما شده بود کنج عافیتی که با یاد شهدا تزیین شده بود و عکسهایشان و خاطراتشان و روز به روز هم خاطرات لطیفتری میشد و لطیف تر. اینکه چه طور عاشق میشدند، چطور خواستگاری میکردند، چطور دل خانمهایشان را به دست میآوردند، چطور به نوزادانشان نگاه میکردند، چطور شوخی میکردند و....
عجب شهدای نازنین بیآزاری. شهیدانی که حتی شهرام جزایری هم حاظر بود زکات اختلاسهایش را بدهد تا برایشان کنگرهی بزرگداشت برگزار شود.

گفته بود : « میبینی این را برای حجلهام گرفتهام. قشنگ هست یا نه؟» و به قاب نگاه میکرد، به بچههای کوچه اصغر شهید که شاید 22 را هم پر نکرده بود و دستهایش ، دستهای زمخت پینه بستهاش، به شصت ساله میمانست.
اصغر که شهید شد، میدانست روزی خواهد رسید که فقط شهدای نازنین را یاد خواهد کرد؟ آنها که نه فرزندان پابرهنهی جنوب شهری خمینیاند و نه بغض به قربانگاه آمده، نه تازیانهخوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیتها و نه شمشیر برهنهی عدالت علی در برهوت ظلم و تحجر؟ شهدایی که به«نشستن» فرا میخوانند و گریستن و حال، و نه به قیام و مبارزه و قیل و قال. شهدای نازنین، شهدایی که میشود برچسبشان را چسباند به داشبورد زانتیا و گازداد تا جمکران!

تا آنجا که یادم میآید، شهدا این قدرها هم که حالا میگویند نازنین نبودند . همیشه هم لبخند روی لبشان نبود. آن قدر مست خدا نبودند که فقر و فساد و تبیض از یادشان برود و آنچنان از خوف خدا غش نکرده بودند که هیچ خوفی بر دل هیچ کس نیندازند .
تاآنجا که یادم هست - راستی چند هزار سال پیش بود؟ - تجمل پرستها از بسیجیها میترسیدند . مفسدها، مال مردم خورها، رانت خوارها، از بسیجیها میترسیدند. شهدا آدمهای ترسناکی بودند. باور کنید به خدا، این قدر دوستداشتنی بودن هم خوب نیست.
باور کنید به خدا، امام حسین (ع) هم این قدر دوست داشتنی نبود. اگر نمیترسیدند از او ، که قطعه قطعهاش نمی کردند و اسب بر پیکرش نمیدواندند و آب بر قبرش نمیبستند و در «خیمهها» محصورش نمیکردند.
به روضهاش رسیدیم.
حالا چقدر حال میدهد زیارت خواندن برای شهدایی که بعد از رفتن هم شبیه شدهاند به عشقشان، به حسین(ع) که آن بزرگ گفت: « دوبارشهید شد.» السلام علیکم یا اولیاءالله.و احبائه، السلام علیکم یا اصفیاءالله و اودّائه.

* امتداد ماهنامه ای است که با موضوع دفاع مقدس چاپ می شود و قیمت هر شماره اش هم ۳۰۰ چوب بیشتر نیست.

*برای اشتراک امتداد با این شماره تماس بگیرید.    ۰۲۵۱-۲۹۰۹۶۴۰

* لینک سایتش را هم می توانید در سمت چپ وبلاگمان پیدا کنید.

* عزت مزید. یا علی.